پیرامون چیستی و چرایی کورپوریت ویدئو و نیز روش گرفتن بریف در این زمینه نوشتم.
حال در آخرین مطلب از این مبحث نکاتی پیرامون تولید این گونه ویدئوها را با شما در میان خواهم گذاشت.
اما پیش از شروع یک بار دیگر ببینیم که منظور از ویدئوی شرکتی یا corporate video چیست؟
ویدئوهای شرکتی یا سازمانی فیلمهایی هستند که برای شرکتها٬ بنگاهها و سازمانها ساخته میشوند تا از طریق آن خدمات٬ محصولات٬ مسایل مرتبط به آموزش کارکنان و… به صورت B2B به مخاطب محدود معرفی شوند. این فیلمها عموما یا به صورت لوح فشرده و stream video در اختیار مخاطبان قرار میگیرند و یا از طریق نمایش روی پرده یا مانیتور در جلسات ارایه میشوند.
این ویدئوها در ایران به فراخور کاربردشان مستند صنعتی، فیلم آموزشی، رپرتاژ و… نامیده میشوند.
و اما نکات مهم پیرامون تولید این گونه ویدئوها:
۱. پیش از تولید فیلمنامه بنویسید. این بدان معنا نیست که فیلمنامهای کامل مانند آنچه که در فیلمهای داستانی اتفاق میافتد داشته باشید. این فیلمنامه براساس بریف، مخاطب و پیام نوشته میشود و روند فیلم را شرح میدهد. در حقیقت خط روایی فیلمهایی از این دست در سه مرحله آماده میشوند:
اول پیش از تولید. بر اساس بریف و مستندات پروژه تقریبا مشخص است که چه چیزهایی باید ضبط شوند. آنها را فهرست کنید تا بدانید در هنگام فیلمبرداری از چه چیزهایی حتما باید فیلم بگیرید. شاید حتا رویدادی که قرار است از آن فیلمبرداری کنید به صورت واقعی و به هردلیلی در هنگام ضبط پیش نیاید. اما با مراجعه به فیلمنامه اولیه آن را به خاطر خواهید آورد و در صورت لزوم بازسازی خواهید کرد.
دوم در هنگام تولید: بعضی از مسایل در هنگام فیلمبرداری برای کارگردان مشخص میشوند. همچنین گاهی اتفاقاتی در زمان فیلمبرداری روی میدهد که میتواند به خط روایی فیلم کمک کند.
سوم در هنگام پس تولید: در زمان تدوین خط روایی نهایی شکل میگیرد. اما فراموش نکنید که این مرحله سوم است. بعضی از همکاران من همه چیز را به میز تدوین میسپارند. یادمان باشد که ویدئوهای شرکتی از بریف شروع میشوند و باید بر همان اساس پیش بروند.
نکته تخصصی اینکه هرجا که میتوانید و وجودش اشکالی به پیام وارد نمیکند احساسات را وارد فیلم کنید یا دست به کاری غیرمنتظره بزنید. کاری کنید تا مخاطب با فیلم همراه شود.
۲. پیش نویس گفتار متن (نریشن) را قبل از فیلمبرداری آماده کنید. این متن به شما کمک میکند تا بدانید تقریبا برای هر بخش به چه مقدار راش نیاز دارید. متن نریشن با اتفاقاتی که در زمان فیلمبرداری و بعد تدوین روی میدهد میتواند دستخوش تغییر شود.
قرار نیست نریشن اتفاقات تصویر را برای مخاطب بازگو کند. بگذارید کارکرد خودش را داشته باشد. از توضیح واضحات دوری کنید.
۳. تنها به بریف تکیه نکنید! تجربه نشان داده که در برخی از مسایل مانند متن نریشن سفارش دهنده بهترین مشاور است. تا جایی که لازم است مشتری را در روند نوشتن متن دخیل کنید و البته با مدیریت درست از دخالت او در کار تخصصیتان جلوگیری کنید. بودن کارشناسی در کنار شما در هنگام فیلمبرداری و حتا در بعضی موارد در زمان تدوین میتواند کار را به نظر مشتری نزدیکتر کند.
۴. فراموش نکنید که پیش از آرتیستیک بودن کار، رساندن درست پیام به مخاطبان مشخص شده مهم است. به فراخور موضوع و مخاطب و از همه مهمتر بریف تکنیک خود را انتخاب کنید. هرچقدر که میتوانید خلاقیت بهخرج دهید. اما پیام را فدای خلاقیتتان نکنید. قرار است مشتری و کارش در مرکز توجه باشد، نه شما.
۵. در بعضی از ویدئوهای شرکتی از جمله مستندهای صنعتی، گروه در معرض آسیب فیزیکی قرار دارند. نه خودتان به خطر بزنید و نه اجازه دهید اعضای تیمتان قهرمانبازی دربیاورند. در صورت لزوم از کلاه ایمنی، ماسک و عینک محافظ استفاده کنید. پیشنهاد میکنم در بودجه هزینه بیمه تیم را مدنظر قرار دهید.
آرامش خودتان را حفظ کنید. به ویژه در مستندهای صنعتی که احتمال نوسان برق، صدمه دیدن تجهیزات، خرابی هوا و… وجود دارد.
۶. در مستندهای شرکتی تا جایی که میتوانید از خود پرسنل شرکت کمک بگیرید. آنهایی را همراه کنید که علاقمند هستند. سعی نکنید از آنها بازی بگیرید. بگذارید کارشان را بکنند. خستهشان نکنید. لجبازی کارکنان آفت زمان و انرژی است.
۷. در صورتی که احساس کردید به طراح صحنه و لباس احتیاج دارید، دریغ نکنید! بسیاری از کارخانجات و حتا شرکتها وضعیت بصری خوبی ندارند و بر کیفیت تصویری کار شما تاثیر میگذارند. جعبههای دستمال کاغذی، قندانها، کتهای آویزان روی پشتی صندلی، نشان از شلختگی محیط دارند. نگذارید تاکید بر واقعی بودن شما را گول بزند. یک طراح صحنه خوب میتواند فضا را برای شما به نحوی چیدمان کند که آراستگی و واقعی بودن را یکجا داشته باشید.
در کارهایی که قرار است مدیران و کارشناسان و… پیش روی دوربین قرار گیرند به لباسشان دقت کنید. هر مدیری لزوما خوشلباس نیست! در کاری شاهد بودم که کارشناس مورد نظر ترکیبی از کت و شلوار سفید و پیراهن زرد به تن داشت و بیش از آنکه کارشناسی متخصص جلوه کند، نیمرویی سخنگو بود!
۸. تجهیزاتتان را با دقت انتخاب کنید. پیش از فیلمبرداری از لوکیشن(ها) به همراه فیلمبردار و مدیرتولید بازدید کنید و ابزار مورد نظرتان را بسنجید. ویدئوهای شرکتی معمولا برآورد مالی پایینی دارند و اضافه شدن هر روز فیلمبرداری، به سادگی میتواند ضرر قابل توجهی به شما وارد کند. صدا را دست کم نگیرید. در این مطلب پیشنهاداتی درباره صدا شده که به نظرم بسیار کارآمد است. هر آنچه را که میتوانید سر صحنه بگیرید. پست پروداکشن ارتباطی به کم حوصلگی ندارد. قرار نیست چیزهایی را که میتوانید با کمی زحمت سر صحنه بگیرید با هزینه بالاتر و زمان بیشتر و شاید کیفیت پایینتر در پس تولید درست کنید.
۹. اگر کار به موسیقی نیاز دارد و بودجهای برای تولید آن ندارید، لااقل از موسیقی درست استفاده کنید. موسیقیهای تکراری و آشنا به راحتی میتوانند توجه مخاطب را به کار شما کاهش دهند. این نکات را جدی بگیرید:
– نقش موسیقی را تعیین کنید: اگر قرار است بحثی تکنیکال را مطرح کنید موسیقی نباید توجه مخاطب را از موضوع منحرف کند. موسیقی پس زمینه چنین سکانسهایی نباید دارای فراز و فرودهای پی در پی باشد.
– حدود موسیقی را بسنجید: آیا موسیقی انتخابی شما به انتقال پیام کمک میکند یا صرفا یک پرکنندهی صوتی است؟
– سبک موسیقی را درست انتخاب کنید: آیا موسیقی راک در یک مستند پزشکی مناسبتی دارد؟ آیا موزیک تکنو در فیلم آموزش کارمندان یک سازمان خدماتی کارکرد درستی خواهد داشت؟ آیا دستگاه شور با معرفی یک شرکت برنامهنویسی همخوانی دارد؟ آیا موسیقی بیکلام یک ترانه مشهور ذهن مخاطب را از موضوع اصلی و احیانا تخصصی دور نخواهد کرد؟
– از شروع موسیقی در ابتدای فیلم و از پایان قطعه در پایان فیلم استفاده کنید. ملودیها را در اوج فید یا کات نکنید. بگذارید شروع و پایان بندی موسیقیها نقش فیداین و فیداوت صوتی را برایتان بازی کنند. جامپهای صوتی در تمام طول فیلم آزاردهنده هستند. مگر به فراخور رساندن یک پیام خاص.
– سایت www.bedtracks.com کارکردی فوقالعاده دارد. این سایت موسیقی مورد نظر شما را پس از آپلود آنالیز میکند و ترکهای مشابهی را به شما پیشنهاد میدهد. بدین ترتیب میتوانید قطعات موسیقی مشابه به آنچه در ذهن دارید داشته باشید که کمتر شنیده شدهاند.
– البته بسیاری از فیلمسازان گوش و حافظه خوبی برای موسیقی دارند. اما گاهی یک دوست موزیکباز میتواند مرجع بسیار خوبی برای انتخاب موسیقی باشد. امیدوارم مثل من چندتایی دوست موزیکباز خوش حافظه داشته باشید!
– ترکهای مناسبی را که در طول روز میشنوید از قبل دستهبندی کنید. اینکار کمک میکند که کمتر به حافظه و جستوجو مراجعه کنید و مستقیما سر وقت آرشیو دستهبندی شدهتان بروید.
۱۰. ویدئوهای شرکتی به فراخور رسانه نمایشدهندهشان میتوانند دارای تیتراژ بلند یا کوتاه باشند. برای کارهای تحت وب معمولا از کوتاهترین تیتراژ استفاده میکنند. به هرحال تیتراژ پایانیای که هر فیلم دارد پیش از هر چیز نشان از تیمی حرفهای دارد که آن را خلق کردهاند.
توجه کنید که اگر فیلم قرار است تحت وب نمایش داده شود، شاید بخشی از یک کمپین دیجیتال مارکتینگ باشد. براساس توضیحات و استراتژی کمپین حرکت کنید. حتا قابلیت دانلود ویدئو از سایت مربوطه میتواند در استراتژی شما برای قرار دادن اطلاعات نوشتاری موثر باشد.
۱۱. تجربهی شخصی میگوید هر چه کوتاهتر، بهتر! اصل موضوع را بگویید و حاشیه نروید. حاشیه هم حاشیه درست میکند و هم تمرکز را از تضعیف میکند.
۱۲. از همان اول کاری را بنویسد که با توانایی و بودجه شما و تیمتان جور درمیآید. قول کارهایی را که به هردلیلی نمیتوانید از همان اول به مشتری ندهید. این قولها به طرز حیرتانگیزی در خاطر مشتری میمانند. با جزییات بصریِ آنچه که هنوز ساخته نشده در ذهن مشتری توقع ایجاد نکنید.
و اما یک نکتهی آخر و بسیار کلیدی: کارتان را باور کنید. لااقل تا تحویل پروژه باور کنید که شرکتی که برایش ویدئو میسازید بهترین شرکت دنیاست. با کارش همدلی کنید. آدمها و کارهایشان را دست نیاندازید. باور نداشتن شما به مشتری و کاری که انجام میدهد، در نهایت در فیلم تاثیرش را میگذارد. غرولندها و انتقادات را بگذارید برای بعد.
1399 © کلیه حقوق برای ایران ادز محفوظ است.