سرآخر این “سالِ پیش” با تمام بالا و پایین و کوتاه و بلندش، از نفس افتاد و رختِ تاریخ پوشید؛ رفت که شاید تجربهها و اندوختههایش بمانند و کمک کنند سال بهتر و پر بارتری به تقویم بیاید. بسیاری از ما این اواخر (یا شاید هم از پیشترها)، به شوخی و جدی حرف از سالِ نو و نیتهای نو میزنیم. حرف از این که میخواهیم سالِ نو را چه کنیم و چه بهدست آوریم و کجا را فتح کنیم. از ورزش کردن و وزن کم کردن گرفته تا پول ساختن و سفر بیشتر و شاید هم آموزش. کاری به نیک و بدش ندارم، کاری هم ندارم که چهقدرش تقلید و تظاهر است و چهقدرش از جای درستی از درون میآید؛ اما هر چه که هست و نیست، من باور دارم بهذات، کار و کردار خوب و خوشایندیست. نیتهای نو داشتن، پیوند و ارتباط ما و جهان پیرامونمان را تازه میکند که “جوهرهی هر ارتباطی، نیت و مقصود از آن است “.
اما تنها خواستن و نیت کردن برای سالی بهتر و پر رونقتر از پیش، شبیه خوابِ باران دیدن است نه حتا رقصِ باران کردن؛ که در رقصِ باران تحرک و کوششی هست لااقل! باید برای این سالِ بهتر، “کار” کرد. باید برای نیتهای درخشان سالِ نو ایستاد، روندهای تازه ساخت، مسیرهای تازه کشف کرد و فرصتهایی تازه خلق کرد. بهتر شدن، در ذاتش مفهوم عمیقی نهفته است: داشتنِ چیزی که پیش از آن نداشتیم؛ بودن، به گونهای که پیش از این نبودهایم. باید “کار” کرد، باید سال را “نو کرد“. شکر خدا هم که تازهگی و بدیعی و نو بودن، بنیان و ماهیتِ پیشهی ما اهالی ارتباطات بازاریابیست، پس منع و مانعی نباید باشد برای نو اندیشی و نو آوری؛ ناسلامتی خلق و خلاقیت جوهرهی حرفهی ماست. کار چندان سختی هم نیست، عزم کنیم که نو باشیم و بایستیم اگر برای تازه بودن و تازه کردن، میشود.
میشود سال را برای مشتریان و کارگزینانمان نو کنیم، اگر از یکی دوگام عقب رفتن نترسیم و عادتهای تجاریشان را با ایدههای تازه به چالش بکشیم، اگر به آنها بینشهای تازه و راهبردهای نوین بدهیم برای ارتباطات و رشد و رونق کارشان؛ و اگر آنها را با ارزشهای تازهتری در کسبشان روبهرو کنیم.
میشود سال را برای مصرف کنندگان، مخاطبان و برای جامعه نو کنیم؛ اگر آنها را با ارتباطات خلاق و باور پذیری شگفتزده کنیم که از فضای یکنواخت و تکراری پیرامونشان فراتر رود و پیوندی بسازد میان نیازها و علاقمندیها و فرهنگشان . . . اگر به احترام حقوقشان و شعورشان، دست از کلیشه و تکرار برداریم و محتوایی ارزشمندتر برایشان خلق کنیم.
و میشود سال را برای خودمان هم نو کنیم؛ اگر از پیلهی آرام و فضای امن خود بیرون بیاییم و در این سال نو الگوهای همیشگی و پُرز گرفتهی کارمان را ـ کمی هم که شده ـ نو کنیم. میشود هر روزِ این سالِ نو را نو کنیم اگر بهجای روخوانی و رونویسی از هم، ذهنمان را برای پویش و برای راهکارها و رویکردهای تازه باز بگذاریم و اگر شهامت تحول و رشد داشته باشیم.
باید برای این سالِ بهتر، “کار” کرد رفقا. باید اندوختهها و آموختههای پیشین را سهیم شد و پیِ تجربههای تازه رفت؛ روابط گذشته را حرمت داد و پایدار کرد و پیوندهای تازه ساخت. باید که با چالشهای تازه مواجه شد، امکانهای تازه خلق کرد، مهارتهای تازه بهدست آورد، زبان تازهای آموخت یا حتا شده چند کلام تازه، به دایرهی واژگان خود افزود. یادمان باشد، این “سالِ نو” که پیش روی ماست، آینده است؛ سال پرکار و پر چالشی که برخی به انتظارش مینشینند و مبتنی بر کنشهای پیرامونشان تکاپو میکنند و برخی هم “انتخاب میکنند” خودشان آینده را خلق ّکنند.
—
این چند خط که نوشتم و خواندید، مقدمهای بر پویش و تعهد تازهی من است برای سال نو، که زنبور بی عسل نباشم! هر از گاهی چند خطی اینجا مینویسم و فکرها و آموختههایم را از حرفه و کسب و کارمان با شما سهیم میشوم. شما هم اگر دوست داشتید برایم بنویسید؛ مطمئن باشید میخوانم و اگر این “سال نو” امان دهد، پاسخ میدهم.
خوب باشید.
با احترام و شور
سام نفیسی
مربی و کارآزمودهی ارتباطات بازاریابی و راهبردی
بیستم فروردین سال نوی نود و شش!
sbox[at]nafissi[dot]net