به عنوان یک فریلنسر شاید رد یک قرارداد خیلی هم عاقلانه به نظر نرسد، اما مسئله این است که وقت ما ارزشمند است و برای تلف شدن نیست، پس بهتر است در مورد چیزی که ارزش زمان‌مان را داشته باشد کاملاً گزیده عمل کنیم.

بسیاری از فریلنسرها، رد کردن یک پروژه را درست عین لگد زدن به بخت خود می‌دانند. اما وقتی درصد برد و باخت در کاری به یک اندازه است، نباید به هر چیزی که به دستمان می‌رسد چنگ بزنیم.

مطمئناً، خیلی اوقات شما مجبورید برای پرداخت بدهی و قبوض خود دست به کارهایی بزنید. اما زمان رفته دوباره برنمی‌گردد، پس ارزشش را دارد که بین فرصتهایی که درخور زمان و توجه شما هستند و آنهایی که بهتر است رد شوند درست انتخاب کنید.
واژۀ «نه» در واژگان فریلنسری خیلی دیده نمی‌شود. در حالی که بعضی از پروژه‌ها واقعاً ارزش وقت گذاشتن ندارند. در ادامه، بعضی از مواردی را معرفی می‌کنیم که بهتر است در مورد قبول‌شان کمی بیشتر فکر کنید:

 

چطور به عنوان فریلنسر به پروژه‌ای نه بگوییم
چطور به عنوان فریلنسر به پروژه‌ای نه بگوییم

 

1- وقتی ظرف‌تان پر است، غذای بیشتر نکشید

هیچ چیز بدتر از تعهدات بی‌شمار و خارج از توان نیست و اگر عادت دارید همیشه چند تا هندوانه را با هم بلند کنید خیلی راحت در این تله می‌افتید.

آیا همیشه درگیر یافتن زمان کافی برای انجام پروژه‌های بی‌شماری هستید که همین حالا در دست دارید؟ احساس می‌کنید چون هر روزتان با کار زیاد اشباع شده دیگر کیفیت‌تان دارد تحلیل می‌رود؟ پس دیگر لازم نیست چیز جدیدی به فهرست کارهایتان اضافه کنید. لیست‌ پیشنهادات کاری جدید را ببندید؛ حداقل برای الان.

 

2- وقتی دستمزد از انتظارات‌تان کمتر است

من از اینکه اعتراف کنم کارم را به عنوان نویسندۀ مستقل با حقوق خیلی ناچیزی شروع کردم خجالت می‌کشم. آن وقت همۀ تمرکزم روی این بود که آثار منتشر شده‌ای برای پورتفولیو درست کنم و با تجربۀ کمی که داشتم خودم را برای نیازهای سطح بالای آدم‌هایی که ممکن بود شانس بهتری بهم بدهند متناسب نمی‌دیدم. اما وقتی که کمی بهتر در کارتان جا افتادید، درک بهتری از چیزی که واقعاً لایقش هستید به دست می‌آورید و خودتان را برای درخواستش آماده می‌کنید.

با وجود این، گاهی پیش می‌آید که پرداخت قیمت پیشنهادی شما اصلاً برای مشتری‌تان مقدور نیست. این معنی‌اش این نیست که باید دستمزد خودتان را تا حدی که دیگر از  آن راضی نیستید پایین بیاورید. در عوض، بهتر است این حقیقت را بپذیرید که شما و آن مشتری مشخص مناسب همدیگر نیستید.

 

3- وقتی اشتیاقی به انجام آن کار ندارید

مثل خیلی از کارهای دیگر، در جایگاه فریلنسری هم قرار نیست همۀ پروژه‌ها شما را ذوق‌زده و مشتاق کند. اما، اینجا شما کمی دست‌تان باز است تا کارهایی را انتخاب کنید که در شما اشتیاق بیشتری ایجاد می‌کنند.

شاید به نظرتان کار با یک مشتری سخت باشد، یا شاید یک پروژه به نظرتان کاملاً کسالت‌آور برسد. صرفنظر از برخی کارهای ویژه، اگر واقعاً مجبور نیستید برای درآمد کار کنید، پروژه‌های که باعث غر زدن‌تان می‌شود را نپذیرید. به هر حال، همیشه امکان این وجود دارد که در نهایت، از نتیجۀ کارتان خیلی هم راضی نباشید.

نه از زبان فریلنسر

چطور به عنوان بک فریلنسر بدون اینکه پلی را پشت سرتان خراب کنید، پیشنهاد یک پروژه را رد کنید

بعد از اینکه کمی فکر کردید، به این نتیجه رسیدید که پیشنهاد کاری جدید مناسب شما نیست. حالا باید چه کار کنید؟

این قسمت از همه اعصاب خرد کن‌تر است. هیچ جالب نیست که بخواهید به یک مشتری احتمالی مشتاق نه بگویید، اما نکاتی وجود دارد که رعایت آنها، هم نه گفتن را برای‌تان راحت می‌کند و هم اجازه نمی‌دهد که رابطۀ حرفه‌ای بین‌تان به کل از بین برود.

 

1- قدردان باشید

با اینکه پیشنهاد کاری را نپذیرفتید، همچنان باید نسبت به آن سپاسگزار باشید. یادتان باشد، آن مشتری زمان و انرژی مشخصی را برای شناختن شما و مهارت‌هایتان صرف کرده است و باید حتماً قدردان این باشید.

بهتر است چه بگوییم: از اینکه این پیشنهاد را به من دادید خیلی ممنونم. و به خاطر اینکه من را مناسب انجام این پروژه دانستید قدردان شما هستم.

 

2- دلیل‌تان را خیلی کوتاه بازگو کنید

لازم نیست تمام جزئیاتی که باعث رد این پیشنهاد شدند را ذکر کنید. اما، مخصوصاً اگر قصد دارید در آینده باز هم با این مشتری کار کنید، جواب سادۀ «نه، ممنون» اصلاً مناسب نیست و باعث می‌شود آنها همیشه با خودشان فکر کنند که واقعاً چرا اینجوری شد. خیلی کوتاه و خلاصه، دلایلی که باعث شده‌اند این کار را رد کنید توضیح دهید. با این کار اجازه نمی‌دهید که آنها احساس گیجی، غافلگیری یا فریب‌خوردگی داشته باشند.

بهتر است چه بگوییم: متأسفانه، من نگاهی به برنامه‌ام و بار کاری‌ام انداختم و فکر می‌کنم الان ظرفیت کاری‌ام خیلی پر است.

 

3- دیگران را معرفی کنید

دست رد زدن به سینۀ آدم‌ها کار راحتی نیست، اما می‌شود با معرفی فریلنسرهای دیگر برای انجام آن پروژه، کمی از تلخی ماجرا کم کرد، به علاوه با این کار از همکاران خود در جامعۀ فریلنسری حمایت می‌کنید. پیش از آنکه یک مشتری بالقوه را رد کنید، بگردید ببینید در شبکۀ فریلنسرهایی که می‌شناسید، کسی به دنبال کار می‌گردد و دوست دارد روی همان پروژه‌ای که شما ردش کردید کار کند. اگر هست، می‌توانید اطلاعات تماس آن فریلنسر را در ایمیلی که برای رد درخواست مشتری می‌فرستید بنویسید. این کار برای مشتری، آن هم بعد از اینکه متوجه شده نمی‌تواند با شما همکاری داشته باشد، گام خیلی مثبتی است.

بهتر است چه بگوییم: من با یکی از دوستان فریلنسرم (نام دوست‌تان) که تخصصش نوشتن برای شرکت‌های تجارت الکترونیک است، تماس گرفتم. دوستم گفت که زمان خالی برای پذیرش پروژۀ جدید را دارد و من فکر می‌کنم انتخاب بسیار مناسبی برای این پروژه باشد. اگر تمایل داشتید، می‌توانید با این ایمیل با او در تماس باشید: (آدرس ایمیل دوست فریلنسرتان)

 

4- تمایل خود برای در ارتباط ماندن با مشتری را ابراز کنید

اینکه دارید یک پیشنهاد کاری را رد می‌کنید معنی‌اش این نیست که نمی‌خواهید دیگر آن طرف را در شبکۀ ارتباطات خود داشته باشید و نمی‌دانید در آینده هم چنین اتفاقی رخ خواهد داد یا نه.

در پیام‌تان بگویید که از صمییم قلب آرزو می‌کنید بهترین اتفاق‌ها برای پروژه‌شان بیفتد و خیلی دلتان می‌خواهد که ارتباط‌تان با آن‌ها را حفظ کنید و قدم مهم آخر هم اینکه، واقعاً برای نگه داشتن این ارتباط تلاش کنید.

بهتر است چه بگوییم: با اینکه در حال حاضر نمی‌توانیم با هم همکاری کنیم، من خیلی دوست دارم که ارتباطم با شما را حفظ کنم برای همین برای شما در لینکداین درخواست فرستادم. امیدوارم این پروژه به بهترین شکل ممکن انجام بشود.

رد کردن یک پروژه به نظر کاملاً با تمام چیزهایی که به عنوان یک فریلنسر می‌دانید در تناقض است اما باور کنید زمانی می‌رسد که شما نمی‌توانید هر پروژه‌ای که سمت‌تان می‌آید را بپذیرید.

آن وقت می‌توانید از این راهنما برای رد فرصت‌های جدید استفاده کنید و همچنان اعتبار و روابط عاطفی خود را حفظ کنید.

 

این مقاله از سایت fastcompany انتخاب و ترجمه شده است.

مترجم: پرستو مسگریان


به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *