در سال‌های گذشته هیچ‌گاه تجربه زیستن در لحظات عدم قطعیت مانند این روزها نبوده است. در حالیکه امیدوار به توافق و مذاکره بودیم همه‌چیز انگار بر تمامی پیش‌بینی‌ها و امیدهای ما آوار شد.

نسلِ من به آوار شدن عادتِ دیرینه دارد اما این‌بار همه‌چیز فراتر از انتظار بود. دوازده روز سراسر تردید و ترس، تنش درونی و بیرونی در پدیده‌ای که می‌توانیم نام بن‌بستِ عدم قطعیت برآن بگذاریم. من برخلاف همیشه تصور می‌کنم باید از نوشتن متن‌های احساسی فاصله بگیریم و شفاف و روشن گفتگو کنیم نه مجالی برای جدال سیاسی است و نه زمانی برای مرور ۲۵۰۰ سال گذشته و افتخاراتی که داشته‌ایم. این متن را با این رویکرد نگاشته‌ام.

برخلاف مهندسان،‌ عدم قطعیت خوراک روزانه هنرمندان و انسان‌های خلاق است. برخی از هنرمندان در دنیای قطعیت تاب زندگی ندارند و یاغی می‌شوند و برای ایجاد جریان خلاقیت ناچار به عصیان یا ایجاد عدم‌ قطعیت هستند. اما این جنگ آوارِ ۱۲ روزه پدیده غریبی بود.
واکنش بازار از تجربه زیسته ما غریب‌تر بود. برخلاف همیشه کاهش نرخ دلار در داخل کشور و کاهش قیمت طلا و نفت در بازارهای جهانی در میانه آتش بسوی پایگاه‌های آمریکا. اما پس از آتش‌بس‌ی که پایدار نمی‌نماید آرام آرام اوضاع پیچیده ظاهر شده است و نمایش واقعی برای کاروکسب‌ها آغاز می‌شود:‌ گیج . گنگ ….! مانند استراگون و ولادیمیر در انتظار گودو. اینک، ما در برابر سه افق ایستاده‌ایم:

• آرامش نسبی (احتمال بیشتر): موج‌ها می‌آیند و می‌روند. کشتی‌ها تکان می‌خورند، اما غرق نمی‌شوند. زندگی با نوسان اما نه با بحران جدی ادامه دارد و کاروکسب ها در این تردید ناچار به نوسان و بقا هستند.
• تنش‌ طولانی (احتمال متوسط): افق تیره‌تر می‌شود. بادهای تحریم شدیدتر می‌وزند و هزینه‌ها، ناخدایان را به تغییر مسیر وامی‌دارند. تعدیل و تعطیلی آغاز می‌شود.
• درگیری بزرگ (احتمال کم): طوفان تمام‌عیار و به همراه آن نابوری بیشتر اینرتنت و ارتباطات و پس از آن شوک شدید به اقتصاد.

در همه این سناریوها دو اتفاق حتمی است:

اول- دولتی که با ناترازی زیادی روبرو بود در مواجه با فضای عدم قطعیت پیش رو ناچار به نگهداشت بودجه، افزایش بودجه دفاعی و کاهش هزینه‌های عمرانی از سویی و از سوی دیگر ناچار به فشار بیشتر به مالیات‌دهندگان است. نتیجه اینکه هیچ چشم امیدی به پروژه‌های دولتی نمی‌توان داشت.
دوم- بخش خصوصی در سناریوی اول سیاست بقا را پیش گرفته و در سناریوهای بعدی به احتمال قوی شاهد تعدیل، تعطیلی خواهیم بود اما در تمامی سناریوها کاهش چشمگیر بودجه‌های تبلیغاتی ( و همچنین بودجه‌های مشاوره مدیریت و منابع انسانی) در بخش عمده‌ای از صنعت قطعی است. فراموش نکنیم که بزرگترین کارفرمای بخش خصوصی یعنی دولت با کاهش بودجه و جبران خسارات جنگ روبرو است. کارکسب‌هایی که توانی برای بقا و ماندن دارند نیز به سراغ روشهای کم‌هزینه‌تر بازاریابی و تبلیغات خواهند رفت میزان فروش اهمیت پیدا خواهد کرد.

در این میانه چند صنعت وضعیت بهتری خواهند داشت:‌

کالاهای تند مصرف و خوراکی، کاروکسب‌های حوزه سلامت و دارو، آموزش‌ و بخصوص آموزش‌های آنلاین، شرکت‌های بازرگانی حوزه زیرساخت و صنعت آی‌تی بخصوص ارائه‌دهندگان اینترنت.
با این وضعیت بخش‌های مختلف صنعت تبلیغات و بازاریابی چه وظیفه و چه اقداماتی پیش رو دارند.

بدون شک آژانس‌های بزرگ که اندوخته مناسبی در روزهای خوب به همراه دارند دو وظیفه اصلی پیش رو دارند:‌

  • مقاومت در برابر تعدیل نیروی انسانی تا حد امکان
  • کمک به شرکت‌ها و کاروکسب‌ها برای پایدار ماندن جریان بازاریابی و فروش و در واقع کمک به بقای شرکت‌های آسیب‌پذیر.

راه‌کارهای پیش روی آژانس‌ها:

اختصاص حداقل ۳۰٪ سبد مشتریان با کالای تندمصرف و سلامت
کاهش سود برای افزایش سبد مشتریان
استفاده از کمپین‌های خلاقه به جای کمپین‌های رسانه محور با هزینه کمتر
عقد قراردادهای بک تو بک با دفاتر کوچکتر دیجیتال مارکتینگ و ایجاد ارزش دوسویه
رایزنی با بخش حاکمیتی (شهرداری و صداوسیما) برای کاهش موقتی هزینه‌ها و کمک به کاروکسب‌ها
ایجاد شرایط پرداخت مناسب و یا انجام تهاتر با کاروکسب‌های متوسط
اختصاص بخشی از درآمد و یا سرمایه به توسعه خارجی خدمات و ایجاد دفاتر در خارج از کشور. توضیح اینکه بازار دوبی و ترکیه اقیانوس قرمز آژانس‌های تبلیغاتی و دیجیتال مارکتینگ است. خلاقانه‌تر به سایر کشورها بیاندیشید.

راه‌کارهای پیش روی فری‌لنسرها:

کنار گذاشتن مناسبات و تعارفات و حضور قوی در پلت‌فرمهای ایجاد کار داخلی و خارجی
حضور قوی و موثرتر در لینکدین
طراحی و ایجاد شرایط مناسب پرداخت برای کارفرمایان و کاروکسب‌ها
اختصاص بخشی از زمان به فعالیت‌های داوطلبانه و همکاری با سازمان‌های مردم نهاد.
دقت در عقد قراردادهای شفاف و منظم
شبکه‌سازی آنلاین و آفلاین
ارائه خدمات ارزان‌قیمت به کاروکسب‎‌های کوچک
پیوستن به تیم‌های بزرگتر و یا ایجاد تیم‌های چندنفره
تولید محتوای چریکی و چابک

و از همه مهمتر:

طراحی استراتژی مشخص و ایجاد آمادگی برای دوران ثبات و پس از درگیری. پیشنهاد می‌کنم بخشی از درآمد را هرچند کوچک در پلتفرمهای خرید طلا و یا ارزدیجیتال سرمایه‌گذاری نمایید.
بدون تردید هریک از شما می‌توانید اقدامات دیگری به این لیست اضافه کنید اما فراموش نکنیم که مهمترین مزیت در دوران عدم قطعیت چابکی و سادگی است. میتوانم از جملات انگیزشی استفاده کنم مانند:‌

ناخدایانِ چابک غرق نمی‌شوند؛ آن‌ها مسیرهای جدیدی کشف می‌کنند.
اما اجازه دهید روان و ساده و بدون تکلف باشیم، از این روزها عبور می‌کنیم ممکن است این‌بار کمی سخت‌تر باشد اما عبور می‌کنیم فراموش نکنید که باید برای دوران پساجنگ انرژی زیستن و توسعه داشته باشیم. پس خودمان را فراموش نکنیم.

نویسنده: مسعود سعیدی

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *