کودکان، مهرههای کلیدی در تبلیغات مواد غذایی هستند؛ اما آیا نمایش کودکانی که با لبخند در حال خوردن شکلات و نوشابهاند، فقط یک ابزار بازاریابی است یا فراتر از آن، مسئولیتبرانگیز هم هست؟
ایرانادز- در بازار خوراکیها، هیچچیزی به اندازه یک تصویر شاد از کودک نمیتواند برند را در ذهن مخاطب ماندگار کند. چنین تصویری نهتنها بلافاصله احساسات مخاطب را درگیر میکند و حس اعتماد، امنیت و خوشایندی را القا میکند، بلکه بهطور مستقیم و غیرمستقیم، بر فرآیند تصمیمگیری خرید خانوادهها اثر میگذارد؛ بهویژه در مواردی که کودکان نقش تعیینکنندهای در انتخاب و درخواست محصولات خوراکی دارند.
از جمله مزایای اصلی استفاده از کودکان در تبلیغات میتوان به ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب اشاره کرد؛ چرا که چهرهی کودک بهطور طبیعی حس اعتماد، امنیت و صمیمیت را در ذهن بیننده ایجاد میکند و برند را قابلاطمینانتر جلوه میدهد. علاوه بر این، چنین تبلیغاتی نفوذ بالایی در فرآیند خرید خانوار دارند، زیرا کودکان با زبان خاص خود و تأثیرپذیری بالا از تبلیغات، میتوانند والدین را به خرید محصولات خاصی ترغیب کنند—خصوصاً زمانی که تبلیغ با شخصیتهای کارتونی یا زبان کودکانه طراحی شده باشد. در نهایت، جذابیت بصری، فضای شاد و روایت سادهی تبلیغات کودکمحور باعث میشود این نوع محتوا بیشتر در شبکههای اجتماعی بازنشر شود و پتانسیل وایرال شدن بالایی داشته باشد.
تبلیغات مواد غذایی شیرین با محوریت کودک؛ خطرات پنهان چیست؟
با اینکه تبلیغات مواد غذایی شیرین با محوریت کودکان میتواند فروش را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد، اما این رویکرد با خطرات پنهانی همراه است که نباید نادیده گرفته شود. یکی از جدیترین نگرانیها، ترویج سبک تغذیه ناسالم است؛ کودکانی که بهطور مداوم در معرض تبلیغات آبنبات، چیپس، نوشابه و بیسکوییت قرار میگیرند، بهمرور به مصرف این خوراکیهای ناسالم عادت میکنند و این مسئله میتواند به افزایش نرخ چاقی، دیابت و سوءتغذیه در میان نسل آینده منجر شود. در کنار آن، استفاده ابزاری از کودکان در تبلیغات، مسئلهای اخلاقی و روانی بهحساب میآید؛ جایی که کودک صرفاً به عنوان ابزار فروش در قاب دوربین قرار میگیرد و مرز میان خلاقیت و بهرهکشی از بین میرود. همچنین، این نوع تبلیغات با القای این پیام که شادی و لذت از مسیر مصرف شکر و چربی بهدست میآید، تأثیر بلندمدتی بر شکلگیری فرهنگ مصرف در کودکان میگذارد؛ پیامی نادرست که در ناخودآگاه آنها حک میشود و تغییر آن در آینده دشوار خواهد بود.
مسئولیت اجتماعی برندها در قبال تبلیغات کودکمحور
برندهایی که کودکان را هدف تبلیغات مواد غذایی شیرین قرار میدهند، نمیتوانند صرفاً به فکر افزایش فروش باشند؛ آنها باید به شکلی جدی، شفاف و پایدار مسئولیت اجتماعی خود را بپذیرند. سلامت نسل آینده نباید قربانی اهداف کوتاهمدت تجاری شود. این مسئولیت، صرفاً یک موضوع اخلاقی نیست؛ بلکه به شکل مستقیم با اعتماد عمومی و اعتبار برند گره خورده است. مخاطبان امروز، نسبت به گذشته آگاهتر و حساسترند و ترجیح میدهند با برندهایی همراه شوند که در کنار منافع اقتصادی، به سلامت، آموزش و فرهنگ جامعه نیز تعهد دارند. از سوی دیگر، برندها نقشی پررنگ در شکلدهی به سبک زندگی و تربیت نسل آینده دارند.
اگر پیامهای تبلیغاتی به درستی طراحی نشوند، ممکن است عادتهای غذایی کودک را از همان ابتدا در مسیری ناسالم هدایت کنند. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که برخی کشورها مانند سوئد و نروژ، تبلیغات مستقیم به کودکان را بهکلی ممنوع کردهاند. این رویکرد جهانی نشان میدهد که مسیر آینده، تبلیغاتی آگاهانهتر، مسئولانهتر و انسانیتر خواهد بود—مسیر ی که برندها، اگر میخواهند در ذهن و دل مخاطب ماندگار بمانند، ناگزیر از پیمودن آن هستند.
راهکارهایی برای تبلیغات مسئولانهتر
برای حفظ تعادل میان جذابیت تبلیغات کودکمحور و اصول اخلاقی، برندها باید مسیر آگاهانهتری را انتخاب کنند.یکی از راهها، تولید محصولات سالمتر با طراحی و بستهبندی جذاب برای کودکان است.
تبلیغات میتواند در کنار پیامهای تجاری، پیامهای آموزشی مثل تغذیه سالم را هم منتقل کند.برندها باید با روانشناسان کودک و متخصصان تغذیه برای طراحی پیامهای مناسب همکاری کنند.
اغراق و فریب در تبلیغات، اعتماد مخاطب را از بین میبرد و به برند آسیب میزند.صداقت در پیام تبلیغاتی، سرمایه بلندمدت برند را حفظ میکند.
آینده تبلیغات، آگاهانه و انسانی است
این موضوع به اهمیت نقش اخلاق در بازاریابی و تبلیغات اشاره دارد، بهویژه وقتی صحبت از کودکان و محصولات شیرین میشود. اگر تبلیغات هدفمند فقط به فروش سریع توجه کنند، ممکن است تاثیرات منفی بر روی تصویر برند داشته باشد. این تبلیغات میتوانند با ترویج مصرف زیاد شیرینیجات و محصولات ناسالم، نهتنها برای کودکان بلکه برای سلامت جامعه نیز مضر باشند.
اما اگر برندها رویکردی مسئولانه و آگاهانه اتخاذ کنند، میتوانند تبلیغاتی طراحی کنند که نهتنها به نفع فروش است، بلکه به ارتقاء سطح آگاهی مصرفکنندگان و آگاهی از سلامت و بهبود سبک زندگی کمک میکند. اینگونه رویکردها به برندها این امکان را میدهند که بهعنوان برندهای معتبر و مسئول اجتماعی شناخته شوند، که به صورت بلندمدت سود میآورند و ماندگار میشوند.
در آینده، برندهایی که بتوانند اخلاق را با سودآوری و آگاهی را با تبلیغات ترکیب کنند، نه تنها به رشد اقتصادی دست خواهند یافت، بلکه تاثیر مثبتتری بر جامعه خواهند گذاشت و به این ترتیب از دیدگاه مصرفکنندگان بهعنوان برندهای پیشرو و محترم شناخته خواهند شد.