در عصری که تصویر عمومی، گاه ارزشی هم‌تراز با واقعیت پیدا می‌کند، روابط عمومی به سلاحی دوگانه تبدیل شده است: از یک سو سازنده‌ی اعتماد و از سوی دیگر تخریب‌گری بی‌رحم.

بلک پی‌آر (روابط عمومی سیاه)، همان لبه‌ی تیز این سلاح است که نه برای ساختن، که برای ویران‌کردن به کار می‌رود. این پدیده، با نقاب «اطلاع‌رسانی»، زهر خود را در رگ‌های فضای رسانه‌ای تزریق می‌کند.

 ماهیت بلک پی‌آر: جنگ سایبری در پوشش ارتباطات

بلک پی‌آر فراتر از رقابت سالم است؛ نوعی «تروریسم رسانه‌ای» محسوب می‌شود که با ابزارهایی چون شایعه‌سازی سازمان‌یافته، نشت حساب‌شده‌ی اطلاعات محرمانه، و دستکاری الگوریتم‌ها، به دنبال حذف رقیب از میدان است. در حالی که روابط عمومی سنتی بر پایه‌ی داستان‌سرایی مثبت استوار است، بلک پی‌آر داستان‌هایی می‌بافد که حتی حقیقت را نیز به ضد خود تبدیل می‌کند.

 تاکتیک‌ها: از شایعه تا هک ذهن

ساخت بحران‌های نمایشی: انتشار اخبار جعلی درباره‌ی نقض اخلاق حرفه‌ای رقیب.

اسلحه‌سازی از داده‌ها: افشای انتخابی اسناد داخلی برای تحریک افکار عمومی.

حمله سایبری انبوه: استفاده از بات‌ها برای گسترش موجی از نظرات منفی در پلتفرم‌ها.

تقلب در جستجو: استفاده از تکنیک‌های سئو سیاه برای پیونددادن نام رقیب با واژه‌هایی چون «کلاهبرداری» یا «شکست».

 نمونه‌های تاریخی: زمانی که بلک پی‌آر فاش می‌شود

این موارد نشان می‌دهند چگونه بلک پی‌آر نه تنها رقابت را مخدوش می‌کند، بلکه با افشاشدن، مهاجم را نیز در معرض بحران قرار می‌دهد:

 ۱. جنگ اوبر و لیفت: حمله سایبری به جای رقابت سالم 

در سال ۲۰۱۴، اوبر (Uber) از برنامه‌ای مخفی به نام «SLOG» استفاده کرد که طی آن کارمندان اوبر با استفاده از گوشی‌های همراه جعلی، بیش از ۵۵۶۰ درخواست سفرِ غیرواقعی در اپلیکیشن لیفت (Lyft) ثبت می‌کردند.

هدف دوگانه بود:

اختلال در سیستم: لغو مکرر سفرها باعث می‌شد رانندگان واقعی لیفت درآمد خود را از دست بدهند و به اوبر مهاجرت کنند.

جعل داده‌های بازار: با کاهش ظاهری تقاضا در لیفت، اوبر می‌توانست سهم بازار خود را بالاتر نشان دهد.

این عملیات زمانی افشا شد که تحلیلگران لیفت متوجه الگوی عجیب درخواست‌ها از آدرس‌های دفتر مرکزی اوبر شدند. رسوایی به‌حدی گسترده شد که اوبر مجبور به پرداخت ۲۵ میلیون دلار جریمه به دلیل «تقلب در رقابت» گردید.

 ۲. رسوایی سامسونگ در تایوان: جنگ روبات‌های نظرساز 

در سال ۲۰۱۳، سامسونگ در تایوان به‌دلیل یک کمپین بلک پی‌آر سازمان‌یافته رسوا شد. این شرکت بیش از ۱۰۰ وبلاگ‌نویس و کاربر حرفه‌ای شبکه‌های اجتماعی را استخدام کرده بود تا:

– نقدهای ساختگی درباره گوشی‌های رقیب (به ویژه HTC) منتشر کنند.

– نقض حریم خصوصی را به HTC نسبت دهند و آن را به عنوان برندی «نقض‌کننده اخلاق فناوری» معرفی کنند.

این عملیات زمانی آشکار شد که یکی از وبلاگ‌نویسان، ایمیل‌های داخلی سامسونگ را افشا کرد. نتیجه؟ سامسونگ نه تنها مجبور به عذرخواهی عمومی شد، بلکه ۳۴۰ هزار دلار جریمه پرداخت کرد و برای ماه‌ها به عنوان «غیرقابل اعتماد» در رسانه‌های تایوان معرفی گردید.

 ۳. نبرد دی‌دی و اوبر در چین: ملی‌گرایی به مثابه سلاح 

در سال ۲۰۱۵، شرکت چینی Didi Chuxing برای حذف اوبر از بازار چین، از تاکتیک‌های بلک پی‌آر با محوریت تحریک احساسات ملی‌گرایی استفاده کرد:

پخش ادعاهای دروغین: انتشار مقالاتی با عنوان «اوبر از داده‌های کاربران چینی برای جاسوسی استفاده می‌کند».

ساخت هشتگ‌های ویروسی: مانند #اوبر_نژادپرست که اوبر را به تبعیض علیه رانندگان محلی متهم می‌کرد.

همکاری با رسانه‌های دولتی: روزنامه‌هایی مانند گلوبال تایمز، اوبر را به «تخریب اقتصاد چین» متهم کردند.

نتیجه؟ اوبر تنها یک سال پس از این کمپین، مجبور به خروج از چین و فروش سهام خود به دی‌دی شد. این پرونده نشان می‌دهد چگونه بلک پی‌آر می‌تواند با ترکیب تبلیغات سیاسی و رقابت تجاری، سرنوشت یک شرکت جهانی را تغییر دهد.

درس تاریخی:

هر سه مورد ثابت می‌کنند که بلک پی‌آر در کوتاه‌مدت ممکن است مؤثر به نظر برسد، اما افشاشدنِ آن قطعی است. امروزه ابزارهایی مانند هوش مصنوعی ردیاب شایعات (مثل ابزارهای CrowdTangle یا Brandwatch) و قوانین سختگیرانه‌ی افشای اطلاعات (مانند GDPR اتحادیه اروپا) احتمال رسوایی را به‌شدت افزایش می‌دهند.

 چرا بلک پی‌آر بمبی ساعتی است؟

این تاکتیک نه تنها قربانی، که مهاجم را نیز تهدید می‌کند:

۱. تشدید بی‌اعتمادی: افشای روش‌های غیراخلاقی، اعتبار صنعت روابط عمومی را خدشه‌دار می‌کند.

۲. بازخورد معکوس: مطالعات نشان می‌دهند ۶۷٪ از مصرف‌کنندگان، پس از آگاهی از بلک پی‌آر، از برند مهاجم فاصله می‌گیرند (منبع: مؤسسه‌ی Cohn & Wolfe، ۲۰۲۳).

۳. تخریب اکوسیستم رسانه‌ای: واقعیت و دروغ آن‌چنان درهم می‌آمیزند که رسانه به جای منبع اطلاع‌رسانی، به میدان جنگ بدل می‌شود.

 مسیر جایگزین: رقابت در سایه‌ی اخلاق

تجربه ثابت کرده است که حتی در جنگ‌های تجاری، پیروزی پایدار از آنِ کسی است که داستان‌های واقعی را هوشمندانه روایت می‌کند، نه کسی که دروغ می‌بافد. ابزارهایی مانند «روابط عمومی شفاف» (Transparent PR) یا «ارتباطات بحران پیش‌دستانه» نه‌تنها ریسک بلک پی‌آر را کاهش می‌دهند، بلکه هزینه‌های حقوقی و اعتباری آن را نیز حذف می‌کنند.

یادمان باشد هر کلیک می‌تواند سپاهی از بازخوردها را به دنبال داشته باشد، بلک پی‌آر شمشیری بدون دسته است؛ هم رقیب را می‌برد، هم دست مهاجم را.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *