در دوران بحران و جنگ، تبلیغات به یکی از حساسترین و پیچیدهترین حوزههای ارتباطی تبدیل میشود. در این شرایط، برندها و آژانسهای تبلیغاتی تنها مسئولیت فروش محصولات خود را ندارند بلکه باید به دغدغههای اجتماعی و اخلاقی جامعه نیز پاسخ دهند. مرز بین تبلیغات مسئولانه و پروپاگاندا یا استفاده از کلیشههای سادهلوحانه به شدت باریک میشود و این چالش بزرگ، نیاز به درک عمیق از شرایط انسانی دارد.
در زمان جنگ و بحرانهای سیاسی، جامعه در وضعیت روانی خاصی قرار دارد. احساساتی چون ترس، ناامنی، نگرانی و خشم به شدت بر فضای اجتماعی حاکم میشوند. در چنین شرایطی، تبلیغاتی که بدون در نظر گرفتن این احساسات طراحی شوند، نه تنها تأثیرگذار نخواهند بود بلکه میتوانند به اعتبار برند آسیب بزنند و حتی باعث ایجاد تنفر در مخاطبان شوند.
برای مثال، استفاده از تصاویر شاد و بیدغدغه در تبلیغات یک برند لوکس در شرایطی که جامعه درگیر جنگ است، میتواند به عنوان بیتفاوتی یا توهین به مردم تلقی شود. از سوی دیگر، تبلیغاتی که از احساسات مردم سوءاستفاده کنند و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از بحران یا جنگ برای فروش محصولات بهره ببرند، میتوانند به پروپاگاندا تبدیل شوند و اعتماد مخاطبان را از بین ببرند.
آژانسهای تبلیغاتی و مسئولیت در قلب بحران
آژانسهای تبلیغاتی در این شرایط نقش کلیدی ایفا میکنند. آنها نه تنها باید استراتژیهای خلاقانه و مؤثر طراحی کنند بلکه باید با حساسیت بالا و درک عمیق از شرایط جامعه، پیامهایی منتقل کنند که همسو با ارزشهای برند و همگام با احساسات و نیازهای واقعی مردم باشند. آژانسها باید به مسئولیت اجتماعی خود در این دورهها توجه کنند تا تبلیغات نه تنها در راستای سودآوری برند بلکه به تقویت همبستگی اجتماعی و ایجاد تغییرات مثبت در جامعه منجر شود.
پیامهای مثبت در دوران تاریکی: تبلیغات با هدف همبستگی و امید
در زمان بحران و جنگ، تبلیغات میتوانند نقشی سازنده و مؤثر در حفظ وحدت و تقویت روحیه مردم ایفا کنند. پیامهایی که بر اساس انسانیت، همدلی و کمک به بازسازی جامعه طراحی میشوند، میتوانند به جای تقویت دشمنسازی یا ترویج خشونت، به ایجاد امید و همبستگی اجتماعی کمک کنند. تبلیغات باید بر پیامهای مثبت مانند صلح، همبستگی و حمایت از آسیبدیدگان تمرکز کنند و جامعه را به همگرایی دعوت کنند.
دوران بحران و تبلیغات مسئولانه: چه باید کرد و چه نباید گفت؟
در این دوران، آژانسهای تبلیغاتی باید از کلیشههای رایج در تبلیغات دوری کنند. کلیشههایی مانند قهرمانسازی یا دشمنتراشی که در شرایط بحرانی به راحتی به ابزارهای پروپاگاندا تبدیل میشوند، باید از دایره تبلیغات حذف شوند. تبلیغاتی که بر روی ارزشهای انسانی مانند امید، همبستگی و انساندوستی تأکید دارند، میتوانند تأثیر مثبتی بر جامعه بگذارند و به ایجاد فضای مشترک و بازسازی روحیه اجتماعی کمک کنند.
درسهای تبلیغات در بحرانهای بزرگ: از جنگ جهانی دوم تا کرونا
تاریخ تبلیغات در زمان بحران نشاندهنده تأثیرات عمیق و مثبت پیامهای مسئولانه است. در طول جنگ جهانی دوم، بسیاری از برندها به جای تبلیغ محصولات خود، بر روی پیامهای تشویقکننده و امیدبخش تمرکز کردند که در نهایت باعث تقویت روحیه مردم شدند. این رویکرد نه تنها به برندسازی بلندمدت آنها کمک کرد بلکه به تصویر مثبت و انسانی از برندها منجر شد.
در دوران همهگیری کووید-۱۹ نیز برخی برندها با طراحی تبلیغاتی که بر همبستگی و حمایت از جامعه تأکید داشتند، توانستند ارتباط عمیقی با مخاطبان خود برقرار کنند و به نمادی از مسئولیت اجتماعی تبدیل شوند.
تبلیغات در زمان بحران: پل ارتباطی میان برندها و انسانیت
تبلیغات در دوران بحران، نه تنها باید به فروش محصولات کمک کند، بلکه باید ارزشهای انسانی را تقویت نماید. آژانسهای تبلیغاتی باید با حساسیت بالا و درک عمیق از شرایط جامعه، پیامهایی طراحی کنند که نه تنها تأثیرگذار و مسئولانه باشند، بلکه همبستگی و امید را در دل جامعه تقویت کنند. دوری از پروپاگاندا و کلیشههای سادهلوحانه، میتواند کلید موفقیت در تبلیغات در دوران بحران باشد.
نویسنده: رها عسکریزاده