در مطلب قبل مقدمهای پیرامون ویدئوی شرکتی، یا همان کورپوریت ویدئو corporate video نوشتم و توضیح دادم که ویدئوهای شرکتی یا سازمانی فیلمهایی هستند که برای شرکتها٬ بنگاهها و سازمانها ساخته میشوند تا از طریق آن خدمات٬ محصولات٬٬ مسایل مرتبط به آموزش کارکنان و… به مخاطب محدود معرفی شوند و توضیح دادم که اصطلاحات رایجی مانند مستند صنعتی٬ مستند تبلیغاتی٬ رپرتاژ و مانند آن در همین گروه دستهبندی میشوند.
حال در این مطلب سعی خواهم کرد تا نحوهی گرفتن اطلاعات مشتری برای تولید ویدئوی شرکتی را شرح دهم.
عموما شرکتهای تبلیغاتی فرمهای استانداردی برای خودشان دارند که اصطلاحا درخواست بریف یا request for brief یا به طور خلاصه rfb نامیده میشود. این فرم یا توسط خود مشتری پر شده یا در جلسهی بریف معمولا توسط اکانت تکمیل میشود. در این فرم سوالاتی پیرامون برند٬ ویژگیهای آن٬ مدیوم مورد نظر٬ مخاطبان فیلم و… پرسیده شده که در تهیهی استراتژی ساخت فیلم به تیم تولید کمک خواهد کرد.
چه چیزهایی باید در فرم بریف وجود داشته باشد؟
۱. در صدر فرم بریف باید نام مشتری٬ عنوان پروژه و تاریخ تحویل و تکمیل آن درج شود. پیشنهادم این است که فرمها را برای مشتری شخصیسازی کنید. نه به این معنی که لوگوی مشتری را آن بالا بچسبانید! بلکه به جای آنکه مشتری نام شرکت خود را روی نقطهچین بنویسد٬ ترتیبی دهید که روی فرم به صورت چاپی وجود داشته باشد.
۲. اهداف تجاری از تولید فیلم: در درجهی اول چرا این محتوای ویدئویی باید تولید شود؟ مشتری انتظار رفع چه چالشهایی را دارد؟
۳. پیامهای کلیدی: چه داستانی قرار است تعریف شود؟
۴. موانع / تصویرهای نادرست: مشتری با چه موانع یا تصویر غلطی رو به روست که این ویدئو باید بتواند به رفع آنها کمک کند؟
۵. مخاطبان هدف: مخاطبان هدف چه کسانی هستند؟ چه چیزی را دربارهی موضوع فیلم دوست دارند یا ندارند؟ نکات خاصی درمورد آنها وجود دارد؟
۶. سبک: آیا مشتری نمونهای از کاری که دوست دارد ویدئو با حال و هوای آن ساخته شود در اختیار دارد تا با شما درمیان بگذارد؟
۷. مشتری چه چیزی نیست؟ مشتری در سبک و همینطور رساندن پیام از چه چیزهایی پرهیز میکند؟
۸. نحوه استفاده: ویدئو قرار است کجا نمایش داده شود؟
۹. نسخههای اضافه: ببینید که آیا مشتری تمایل دارد تا علاوه بر آن فیلم٬ نسخههای دیگری با کاربردهای دیگر داشته باشد؟ مثلا با اهداف دیگر در حوزههای بازاریابی و…
۱۰. نسخههای خروجی: مشتری چند نسخه با مدتزمانها و احیانا فرمتهای مختلف از فیلم احتیاج دارد؟
۱۱. مدت زمان: زمان پیشنهادی مشتری برای فیلم اصلی چقدر است؟
و اما چند نکته:
– در بسیاری از نقاط دنیا فرم بریف به عنوان یک سند قانونی شناخته میشود. در ایران نه به آن شکل اما میتوان در صورت بروز اختلاف به بریف هم استناد کرد.
– بریف معمولا حاوی نکات محرمانه مشتری هم هست. آنها را دم دست نگذارید!
– از این فرم برای تولید آگهی تلویزیونی یا کمپینهای تبلیغاتی نمیتوانید استفاده کنید.
– بعد از اتمام جلسه مسئول اکانت باید اطلاعاتی را که در جلسه متوجه شده اما در فرم نیامده را به بریف اضافه کند.
– فقط پرکردن فرم بریف کافی نیست. همانطوری که در مطلب قبل گفته شد مشتری نکاتی را همواره ناگفته میگذارد که حاشیههای مهمی تلقی میشوند. باید با سوال کردن و شنیدن درست مشتری به آن اهداف پنهان رسید.
– فرم بریف باید با کمک مشتری و تخصص اکانت چنان درست و محکم پر شود که هر کارگردانی بتواند بدون گذاشتن جلسه با اکانت دستورالعمل تولید ویدئو را در اختیار داشته باشد.
– بسیاری از همکاران من فکر میکنند که با گرفتن پلانهای زیاد و بعد گذاشتن وقت در هنگام تدوین میتوانند نیاز مشتری را برآورده کنند. در حالی که بسیاری از بخشهای کار بدون داشتن بریف یا توجه به آن دچار ضعف در انتقال پیام مورد نظر خواهند بود.
– اگر خودتان به عنوان کارگردان یا تهیه کننده مستقیما با مشتری کار میکنید هم بریف را دست کم نگیرید! بریف نقشه راه شماست. قبل از ورود به مرحله پیشتولید پژوهش خودتان را از طریق بریف و اطلاعات جانبی کامل کنید.
در مطلب بعدی به شیوههای تولید ویدئوی شرکتی خواهم پرداخت.