۱۰ نکته ارزشمند داستان‌سرایی از برترین آژانس‌های بازاریابی 

۰۰/۰۶/۲۷

اگر به دنبال نکاتی در خصوص داستان‌سرایی و روش‌های موفقیت در این کار بگردید احتمالا با منابع مختلفی از درس‌ها و نکات مهم آشنا شده‌اید. اگرچه نصایح و نکات ارائه شده در این زمینه تنوع زیادی دارند اما تقریبا می‌توان گفت اکثر آنها به مفاهیم پایه اشاره دارند؛ معتبر باشید، مخاطبتان را بشناسید و آنها را از طریق ارتباطی احساسی جذب کنید.

داستان‌سرایی

اما برای افرادی که در دنیای پررقابت مارکتینگ و تبلیغات فعالیت می‌کنند و برای موفقیت باید هر روز از نوآوری‌های جدیدی استفاده کنند، نکات ساده در خصوص نحوه داستان‌سرایی چندان کارآمد نخواهد بود. این دسته از افراد نیاز دارند تا به داستان‌سرایی از زاویه دید غیرمعمول و خلاقانه‌تری نگاه کنند تا قادر به خلق یک داستان جذاب و عالی باشند.

در این مقاله ۱۰ مشاور برجسته از آژانس بازاریابی فوربس، تجربیات و درس‌های غیرمنتظره‌ای که طی چند سال فعالیت خود در حوزه داستان‌سرایی و خلق روایت‌هایی جذاب برای مخاطبین هدف به دست آورده‌اند را با شما به اشتراک می‌گذارند. در این مقاله می‌توانید ببینید این ۱۰ نفر چطور توانسته‌اند با استفاده از این درس‌ها، به موفقیت بیشتری دست پیدا کنند.

۱) تنها راهِ منتقل کردن حقیقت، تبدیل شدن به آن است

روزی از یکی از افرادی که تحسینش می‌کردم پرسیدم چطور می‌توانم افرادی که می‌خواهم با آنها تعامل داشته باشم را قانع کنم؟ وی به من گفت قانع کردن مردم چیزی شبیه به جادوگری است و برای اینکه حقیقت را واقعا به مردم منتقل کنید باید خودتان به یک حقیقت تبدیل شوید یا اصطلاحا کلامتان واقعی و عینی باشد.

برای این کار به نوعی داستان‌سراییِ عالی نیاز دارید که براساس نشان دادن و نه گفتن باشد. تنها راهی که می‌توانید یک داستان را روایت کنید این است که آن داستان را به دنیا نشان دهید.

آوریل مارگولیز، آژانس تراست ریلِیشِن

۲) مردم عاشقِ شنیدن نحوه غلبه‌ی شما بر چالش‌ها هستند

مردم عاشق این هستند که چالش‌های شما رو بشنوند و سپس بدانند چطور توانستید بر آنها غلبه کنید. من به عنوان یک مدیر ارتباطات در یک پیست اسکی به صورت تمام وقت مشغول به فعالیت بودم. بعدها این فرصت را پیدا کردم تا آژانس بازاریابی خودم را راه‌اندازی کنم و به صورت قراردادی با این شرکت همکاری داشته باشم.

حالا تقریبا ۳۱ سال از آن زمان می‌گذرد و می‌توانم اعتراف کنم این بهترین اتفاقی بود که می‌توانست برای من رخ دهد! اما در عین حال اتفاقی کاملا ترسناک به نظر می‌رسید.

نانسی مارشال، آژانس مارشال کامیونیکیشن

۳) به سوالات کاری خیلی سریع پاسخ ندهید

پس از گذشت سال‌ها و انجام تعداد بی‌شماری مصاحبه با رسانه، متوجه شدم مردم تمایل دارند خیلی سریع نتیجه‌گیری کنند و به شما یک لقب بدهند! بارها اتفاق افتاده که به من اینفلوئنسر، بازاریاب اینترنتی، کارآفرین اینترنتی و بازاریاب دیجیتال را لقب داده‌اند. اما هیچ‌کدام از این القاب ارتباطی به من نداشتند.

تقریبا می‌توانم بگویم بزرگترین درستی که از این مصاحبه‌ها گرفتم این بود که به سوالاتی که در خصوص کارِ شماست خیلی سریع جواب ندهید! اگر کسی از شما سوالی پرسید، از کلمات شعارگونه استفاده نکنید، در غیراین‌صورت خیلی سریع به شما یک لقب می‌دهند.

برایان دی.ایوانز، آژانس بی‌دی‌ای ونچرز/ری‌بلاک دیجیتال

۴) چراهای خود را سانسور نکنید

بزرگترین پروژه‌ی ما این بود که برای یک کمپانی چندملیتی واقع در مکزیکوسیتی یک برند استوری ایجاد کنیم. چرا نایب رئیس این شرکت با پروازی طولانی به ونکوور آمد تا آژانسِ کوچک ما را از نزدیک ببیند؟ دلیلش ساده بود؛ من داستانی را در خصوص زوالِ عقل مادربزرگم برای او تعریف کرده بودم و توضیح دادم چرا این ماجرا باعث شد تا آژانس داستان‌سرایی خودم را راه‌اندازی کنم.

از آن زمان به بعد، من داستانِ چراییِ راه‌اندازی آژانسم را برای تقریبا تمام مشتریان بالقوه تعریف کرده‌ام!

سامانتا رینولدز، آژانس اکو

۵) از داستان‌های الهام‌بخش کمک بگیرید

کدام داستان‌ها در سراسر زندگی‌ شما را تحت تاثیر قرار داده‌اند؟ مثلا من داستان‌های زندگی که پدرم در خصوص کسب‌وکارش تعریف می‌کرد را هیچوقت از یاد نمی‌برم. بسیاری از این داستان‌ها را با اعضای تیمم به اشتراک گذاشتم و با آموزش نکات ارزشمند آنها به مشتریانم، کمک کردم تا درآمد خود را افزایش دهند.

اگر می‌خواهید به یک داستان‌سرای بهتر تبدیل شوید، کار خود را با داستان‌هایی که بیشترین تاثیر را بر روی شما دارند شروع کنید.

مر آن اوبراین، آژانس او‌بی‌آی کریتیو

۶) اول شخص بنویسید

قبلا به نویسنده‌ها توصیه می‌کردم اول شخص ننویسند چرا که این سبک به نوعی خودخواهانه محسوب می‌شود! اما حالا طرز فکرم تغییر کرده است. در روزگارِ فعلی که مردم در معرضِ انبوهی از اطلاعات نامعتبر قرار دارند، قبل از هر زمان دیگری مهم است که ابتدا بتوانید اعتبار و صداقت نویسنده یا داستان‌سرا را اثبات کنید.

وقتی اول شخص می‌نویسید این حس اعتماد و اعتبار به صورت ناخودآگاه در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود. نوشتن از زاویه‌ی دید اول شخص یکی از روش‌های عالی برای انجام این کار است.

اسکات بارادل، آیدیا گراو

۷) داستان‌سرایی معتبر یکی از بهترین تکنیک‌های نهایی کردن

در روزهای نخست که آژانس داستان‌سرایی‌ام را راه‌اندازی کرده بودم، فکر می‌کردم تماس‌های فروش باید کاملا در خصوص فروش باشند! تعجبی ندارد که در اکثر مواقع به در بسته می‌خوردم. اما پس از مدتی، وقتی با یکی از مشتریان بالقوه تماس گرفتم، احساس راحتی بیشتری کردم و رویکرد فروشی خودم را کنار گذاشتم.

با مشتری در خصوص مسیری که آژانس داستان‌سرایی من قرار است آنها را با خود همراه کند، صحبت کردم. مشتری خیلی سریع منظورم را درک و در نتیجه قرارداد همکاری را امضا کرد. در آن زمان متوجه شدم داستان‌سرایی معتبر یک روش عالی برای نهایی کردن قراردادها به حساب می‌آید.

کریستوفر تامپکینز، آژانس دِ گو

۸) یاد بگیرید چطور در سطح مخاطب صحبت کنید

در جریان یک کنفرانس، من در خصوص داستان موفقیت یکی از بازاریابی‌های مبتنی بر مفهوم Omnichannel صحبت کردم. پس از گذشت حدودا ۱۰ دقیقه، یکی از حاضرین دستان خود را بالا آورد و پرسید «کمپین Omnichannel چیست؟». احساس کردم این سوال برای بسیاری از افراد دیگرِ حاضر در سالن نیز وجود دارد!

درسی که از این اتفاق گرفتم این بود که باید مخاطب خود را شناخت و سپس در سطح او صحبت کرد. بنابراین، از آن زمان به بعد همواره از مشتریانم می‌پرسم «مخاطبین شما چه کسانی هستند؟». پس از مشخص شدن جواب این سوال، پیام برند را آماده و یا کمپین‌های بازاریابی را ایجاد می‌کنم. 

برنارد می، آژانس نیشنال پوزیشنز

۹) تاثیرات بیشتر روی مشتریان بالقوه با همرسانی داستان زندگیتان

وقتی حدودا ۱۹ سال پیش کسب‌وکارم را شروع کردم، از طریق یلو پیج‌ها (مجلات یا دفاتر مخصوصی که در آن شماره تماس کسب‌وکارهای مختلف نوشته شده است) با شرکت‌های زیادی تماسِ سرد گرفتم. اکنون در برقراری ارتباط با مشتریان جدیدم، ناخواسته در خصوص داستان زندگی و کسب‌وکارم صحبت می‌کنم.

در این داستان من نحوه جابه‌جایی خودم از نیویورک سیتی به استرالیا آنهم در سن ۲۰ سالگی و همچنین راه‌اندازی کسب‌وکارم در سن ۲۴ سالگی را بیان می‌کنم. مردم با این داستان خیلی خوب ارتباط برقرار می‌کنند. در واقع می‌توان گفت این داستان نقطه عطفی در تعامل من با مشتریانم به حساب می‌آید!

آدریان فالک، آژانس بیلیو ادورتایزینگ اند پی‌آر

۱۰) فراموشیِ چیزی که می‌خواستید بگویید می‌تواند مزیت باشد

برای ضبط پادکستم تمام شب را مشغول آماده‌سازی بودم و وقتی برای ضبط پشت میکروفون قرار گرفتم احساس کردم ذهنم کاملا خالی شده است! در واقع هر چیزی که برایش برنامه‌ریزی کرده بودم که بگویم از ذهنم پاک شده بود. 

اما در نهایت این یک اتفاق خوب بود، چرا که مهارت‌های ذاتی داستان‌سرایی‌ام فرصت شکوفا شدن پیدا کردند. به همین دلیل توانستم داستان‌های واقعی و معتبر را برای مخاطبین روایت کنم.

استفان کاتانیچ، آژانس وِزا دیجیتال


ترجمه مصطفی طبری از Forbes

انتشار در شبکه های اجتماعی
ce

نظرات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.