علیرضا عباسی، همبنیانگذار آژانس تبلیغاتی رویدانو از برندگان دوره پنجم جوایز ایران ادز میگوید: «ما عملا جایزهای در کشور نداریم که تبلیغات را به عنوان یک حوزه تخصصی قبول داشته باشد. اینکه در همچین فضایی که یک تشکیلات غیرانتفاعی، یعنی ایران ادز با همه سختیها و مسائلی که وجود دارد این رویداد را برگزار میکند، ارزشمند است.»
به گزارش ایران ادز، ششمین دوره جایزه ایران ادز به زودی برگزار میشود؛ رویدادی که بهانهای است برای گردهمایی فعالان و متخصصان حوزه تبلیغات و دیده شدن هر چه بیشتر محصولات و نوآوریهای آنها.
نخستین دوره جایزه ایران ادز در نوروز 1396 برگزار شد و از بهترین آگهیهای نوروزی آن سال تقدیر شد. پس از آن دورههای دیگر هم برگزار شد و از کمپینها و ایدههای خلاق قدردانی شد.
برگزاری دوره جدید این جایزه، بهانهای است تا با یکی از برندگان جوایز دوره پنجم گفتوگویی داشته باشیم. علیرضا عباسی، همبنیانگذار آژانس تبلیغاتی رویدانو در این گفتوگو با اشاره به اهمیت برگزاری جشنواره تخصصی حوزه تبلیغات از چالشهای کاری این صنعت هم میگوید.
چه سالی و در چه بخشی جایزه ایران ادز را دریافت کردید؟
در دوره پنجم جوایز ایران ادز توانستیم در گروه بهترین کمپین دیجیتال رتبه سوم را کسب کنیم.
نظر شما درباره این جایزه و به طور کلی این جوایز چیست؟ چه تاثیری در کار شما دارد؟
این جوایز اتفاق ارزشمندی برای حوزه تبلیغات است؛ حوزهای که انگار رمقی برای آژانسها و کسبهارهایش نمانده که کار ارزشمندی انجام دهند.
ما عملا جایزهای در کشور نداریم که به عنوان یک حوزه تخصصی آن را قبول داشته باشد. در همچین فضایی یک تشکیلات غیرانتفاعی که سودی هم برای آن ندارد، بخواهد با همه سختیها و مسائلی که وجود دارد این رویداد را برگزار کند. به عبارتی بخواهند به صورت «دلی» یک جایزهای را راهاندازی و فعالان را دور هم جمع کنند.
این رویداد هم بهانهای برای فعالان حوزه تبلیغات است که کار خود را به رخ یکدیگر بکشند. در آخر هم دریافت خود جایزه مهم نیست بلکه آن تجربه ارزشمندی است که سعی میکنیم با یکدیگر به اشتراک بگذاریم. به عبارتی، لحظاتی تمام سختیها و درگیریهای روزمره را کنار میگذاریم و به دستاوردهای خودمان نگاه میکنیم. انگار یک تقدیر از خودمان است.
چه چیزی شما را به صنعت تبلیغات جذب کرد و چگونه شروع به کار در این زمینه کردید؟
من از کودکی به پروموت کردن یک محصول برای دیگران علاقه داشتم؛ البته به شکل آرتیستی. به این گونه که بخواهم یک کار هنرمندانه انجام دهم. انگار که عشق و علاقه به کار هنری، نوشتن و استفاده از تکنولوژی یک جا به اسم تبلیغات جمع شد. البته من بعدا فهمیدم یک همچین چیزی داریم.
قسمت مهم و جذاب داستان هم این بود که به کسبوکار در حوزه تبلیغات تبدیل شد و یک مجموعه جذاب برای من شکل داد.
کدام چالشها را در طول مسیر خود تجربه کردید و چگونه بر آنها غلبه کردید؟
چالشهای این حوزه، کمتر مالی یا فشار کاری است. بیشتر بیانگیزه بودن کسانی است که در سمت سفارشدهندههای ما هستند؛ یعنی کسانی که شریک تجاری ما محسوب میشوند.
قسمت دلسردکننده این است که انگار هر چقدر هم دوست داشته باشی که پرواز کنی یا کار جذابتر انجام دهی، برای کسی مهم نیست و کسی دنبال آن نیست.
به عنوان کسانی که قرار است طلایهدار یک اتفاق خلاق باشیم، خلاقیت به درجههای پایینتر کار نزول میکند. در حالیکه به نظر من در کار تبلیغات اگر خلاقیت حذف شود، عملا چیز خاصی برای ارائه نمیماند.
در پروژهای که برای آن جایزه دریافت کردید، مراحل اصلی توسعه ایده چه بود و چگونه به آن رسیدید؟
کمپینی که جایزه ایران ادز را کسب کرد، به مناسبت روز مادر اجرا شده بود. اتفاق خوب این کمپین این بود که مصاحبههای بسیار عمیق و طولانی با افراد مختلف داشتیم. مصاحبههایی که مثلا ارتباطات آنها با مادرانشان را بررسی کردیم، حرف دل آنها را شنیدیم و حاصل آن کمپینی شد که دیدید. فکر میکنم بازتابهایی که از کمپین گرفتیم هم به خاطر دلی بودن کارمان بود.
آینده صنعت تبلیغات را چگونه میبینید و چه تحولی در آن پیشبینی میکنید؟
فارغ از گشایشهای سیاسی و اقتصادی مانند برداشتن تحریم، برقراری روابط بینالمللی و… که احتمالا بسیاری از افراد به آن اشاره میکنند، فکر میکنم تحول مهم میتواند ورود نسل متفاوت و باانگیزه نیروی کار به صنعت باشد.
علیرغم همه انتقاداتی که میشود، به نظر میآید با یک انرژی و حرف جدید مواجه هستیم. فکر میکنم این برای حوزه تبلیغات نویددهنده تغییرات خوبی باشد.