آیا هوش مصنوعی به تهدیدی برای مشاغل خلاق تبدیل شده است؟ این سوالی است که ماکان مهرپویا، کوفاندر ایران ادز و کارشناس حوزه تبلیغات به آن جواب می دهد.
ایران ادز– رویداد المپیک فناوری 6 آبان ماه با حضور کارشناسان و فعالان حوزه هوش مصنوعی برگزار شد و ماکان مهرپویا، چهره شناخته شده صنعت تبلیغات در ارائه خود به این سوال جواب داد که هوش مصنوعی با خلاقیت چه می کند؟ آیا اتاق فکرهای چندنفره جای خود را به اتاق فکر یکنفره با حضور هوش مصنوعی میدهد؟
آنچه در ادامه میآید ارائه وی در این باره است: هوش مصنوعی با سرعت بسیار زیادی در حال ورود به تمام بخشهای زندگی ماست. رویکرد ما به این موضوع باید چگونه باشد؟ ویژگیهای هوش مصنوعی چیست؟ در این مطلب بر آن شدیم زوایای متفاوت هوش مصنوعی را مورد بررسی قرار دهیم. با ما همراه شوید.
در سال 1984، جیمز کامرون تصمیم گرفت یک فیلم آینده نگرانه بسازد، این فیلم نشان داد که اگر هوش مصنوعی تمام کارخانههای بزرگ را در اختیار بگیرد، چه اتفاقی میافتد و میتواند نوع بشر را نابود کند. این دیدگاه حاکی از ترسهای ماست. زمانی که ما برخی چیزها را نمیدانیم از آن میترسیم و این بدیهی است؛ ترس جزو بدیهیترین چیزهایی است که انسان با آن روبرو می شود.
اتاق تاریک ما را می ترساند،به همین دلیل است که با روشن شدن یک نور کوچک، امید برمی گردد؛ چرا که ترس کاهش مییابد. این همان هوش مصنوعی است، ما از سرعت آن می ترسیم، از سرعت تولید آن شگفت زده می شویم، این که چه بلایی به سر صنایع خلاق خواهد آورد؟ مثل کپی رایترها، سناریونویسها، طراحان گرافیک، صنایع تبلیغاتی و حتی آهنگسازها و فیلمبردارها و..
از سوی دیگر، شرکت استارنت در سال 1997 شروع به ارائه خدمات یادگیری ماشینی از طریق رباتهای مختلف کرده و به این ترتیب توانست توسعه یافته و به شبکههای متنوع صنایع هوایی، صنایع خودرویی و حتی نظامی ورود کند. به این ترتیب به جایی رسید که توانست ماشینها را کنترل کند و طبق پیشبینیها تا سال 2025 میتواند به شرکتهای خودرویی و موشکی بگوید چه چیزهایی بسازند.
یکی از مهمترین ویژگی های AI این است که میتواند فعالیتهای خلاق ما را اتومات کند. اگر قرار است برای کاری آزمون خطا انجام دهیم و تعدادی اتود بزنیم به واسطه هوش مصنوعی میتوان سرعت انجام کار را بالا برد.
یک مثال آن ریسایز کردن بیلبوردها در صنایع تبلیغاتی است که نیاز به یک تیم دارد و ممکن است 100 نفر ساعت زمان بخواهد تا انجام شود؛ در حالی که یک ماشین می تواند در کمترین زمان ممکن این کار را انجام دهد و تا 40 بنر را در کسری از ثانیه ریسایز کند و تحویل دهد.
زمانی که میخواهیم کار خلاقی انجام دهیم، مغز انسان ممکن است به واسطه افکار متفاوت و مسیرهای متنوع از کار اصلی منحرف شود چرا که اما و اگرها وارد قضیه میشود؛ هوش مصنوعی برخی محدودیتها را ندارد که شامل راههای مختلف، افکار متفاوت و یا عدم تمرکز حین تولید یک بنر و یا حتی اشتباه رفتن در یک مسیر میشود. به عبارتی ماشین میتواند در آن واحد، دیتاهای لازم را در چارچوب مورد نیاز ارائه دهد.
در برندینگ موضوعی داریم به اسم لحن برند. هوش مصنوعی می تواند ترکیبات جدید و ایده های متفاوت ارائه داده و خیلی سریع بازبینی کند که در رابطه با فعالیت انسانی زمان بر است.
هوش مصنوعی می تواند دامنه جستجو را کوچکتر کند. اما آیا می تواند مغز را شبیهسازی کند؟ انسان میتواند در آن واحد صحبت کند، فکر کند و حین صحبت لزومی ندارد به حرکات دست و پا فکر کند..لازم نیست خیلی چیزها را با هماهنگی انجام دهد. حجم هورمونهای مغز و دیتایی که در حال جابه جایی و حتی دور ریزی است را نمی توان به سادگی نادیده گرفت.
بسیاری میگویند ما به واسطه اینکه خلاق نیستیم باید از ماشین استفاده کنیم. خلاقیتی که انسان از آن استفاده می کند ربطی به فرمول های ماشین لرنینگ و یا علم ژنتیک ندارد. وقتی کودکی در یک خانواده هنرمند دنیا می آید، ژن هنر و خلاقیت را ندارد بلکه صرفا بودن در چنین فضایی است که باعث می شود کودک به این سمت حرکت کند.
همه اینها برمی گردد به 5 چیز؛ فرهنگی که در آن رشد می کنیم، محیطی که در آن بزرگ میشویم، انجام بازیهایی که باعث پرورش خلاقیت می شود، تمرین و تکنیک.
دو چیز هست که ماشینها نمی توانند انجام دهند؛ نمیتوانند خلاقیت انسانی را پرورش دهند و نمی توانند رفتار انسانی بروز دهند، حداقل در زمان کنونی.
یکی از بزرگترین فروشندگان اسباب بازی دنیا در 60 مین سالگرد تاسیس خود تصمیم گرفت آگهی 60 سالگی را با هوش مصنوعی بسازد تا رویکرد جدید خود را به نمایش بگذارد. آگهی تولید شده فاقد روح بوده و حتی پلان به پلان حرکات کودک غلط بود و عینک هم درست نبود، بنابراین بیروحترین تبلیغ را تولید کرد. درست است که به لحاظ تکنیک، نور، فیزیک و سایر المانها هوش مصنوعی روز به روز در حال پیشرفت است، اما خلاقیت، رفتار، همدلی و خلاقیت انسانی را ندارد.
ما باید محدودیتهای دو طرف را بشناسیم، هوش مصنوعی را نمی توانیم و نباید کنار بگذاریم چون کار ما را راحت تر کرده است؛ چرا باید زمان بیشتری برای تدوین بگذاریم، در واقع هوش مصنوعی را باید به عنوان ابزار ببینیم.
خلاقیت انسانی را باید رشد داد، سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که 10 مهارت برای سلامت روانی انسان لازم است؛ دو مورد از این 10 مورد، تفکر انتقادی و تفکر خلاق است. در مدارس باید تفکر خلاق و تفکر انتقادی آموزش داده شود. قرار است نسل بعدی با هوش مصنوعی بزرگ شود، اگر این دو مورد را آموزش نبیند خیلی ساده نمی گوید هوس بستنی کردم، به هوش مصنوعی میگوید الان چی بخورم.
بخش اتوماسیون کارهایی مثل گرافیک، دیزاین و .. به دست هوش مصنوعی اتفاق خواهد افتاد. کارهای اجرایی زمانبر را باید به ماشینها سپرد و خودمان بیشتر وقتمان را صرف یادگیر، مطالعه، هنر و ادبیات کنیم.
مشاغل جدیدی مثل پرامپت نویسی ایجاد شده و به این ترتیب ممکن است بعدها شکل شغلها عوض شود که در این میان فریلنسرها بیشترین آسیب را خواهند دید. اینجاست که اهمیت چندمهارتی بودن مشخص میشود، به واسطه کوید خیلیها بیکار شدند و مفهوم تغییر کرد؛ آدمهای چند مهارتی بودند که توانستند سرپا بمانند.
از ChatGPT سوال شد که قرار است چه بلایی سر ما بیاوری؟ ChatGPT گفت طبیعت شما طی مسیر ممکن است عوض شود ولی مهارت و آموزش کلیدی است که آدمهای متخصص میتوانند با آن شغل خود را حفظ کرده و به فعالیت خود ادامه دهند.
دنیای مالی امروزه، سرمایهگذاری و رشد سرمایه به نوعی از دغدغههای اصلی افراد به شمار…
به گزارش ایران ادز، «سارا راد»، همبنیانگذار و مدیر ارشد ارتباطات «ابر دراک» در ارائهای…
شبکههای اجتماعی و پیامرسانها در تار و پود زندگی میلیونها نفر در کشورهای مختلف نقش…
ایده اصلی بازاریابی نسلی، ناشی از شکاف نسلی بود که متولدین دهههای مختلف را از…
اندازه بازار مارتک در ایران امسال با رشد 109 درصدی به 2 هزار و 400…
در اوایل دهه 1990، ایالات متحده با چالشی جدی در زمینه مصرف شیر مواجه بود.…