ترکیب علم، فرهنگ و رهبری برای حرکت سریعتر بدون از دست دادن اعتماد مصرفکننده: این چیزی است که لیندا بتیا مدیر بازاریابی دنون آمریکای شمالی در پادکست مشهور The speed of culture پیرامون آن صحبت کرده است. این متن خلاصهای از مطالب این قسمت از این پادکست است.
در چشمانداز پویای امروز صنعت غذا و نوشیدنی، انتظارات مصرفکنندگان با سرعتی برقآسا در حال تحول است. انتخابهای سلامتمحور، کشف دیجیتال و روایتهای فرهنگی، شیوه ارتباط و رقابت برندها را بازتعریف کردهاند.
در این قسمت از برنامه The Speed of Culture، «مت بریتون» میزبان «لیندا بتیا»، مدیر بازاریابی ارشد دنون آمریکای شمالی است تا بررسی کند که برندها چگونه با تحولات و اختلالهای صنعت غذا و نوشیدنی روبهرو میشوند.
از افزایش استفاده از داروهای GLP-1 گرفته تا اقتصاد خالقان محتوا و بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی، لیندا توضیح میدهد که دنون چگونه میان اعتبار علمی و ارتباط فرهنگی تعادل برقرار میکند.
او همچنین از «چهار C» رهبری خود میگوید: کنجکاوی، همدلی، شجاعت و باور، و اینکه چرا اصول بنیادین برندسازی امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.
در دنون، لیندا مدیریت مجموعهای متنوع از برندهای شناختهشده مانند Oikos و International Delight را بر عهده دارد و راهبردهایی با محوریت مصرفکننده را هدایت میکند که علم تغذیه را با ارتباط فرهنگی تلفیق میکنند. پیشتر نیز او سالها در پپسیکو و دیهجو فعالیت داشت و تجربه خود را در حوزههای فروش، عملیات و برندسازی در دستهبندیهای جهانی ارتقا داد.
لیندا که به تاکید بر اعتبار علمی، همدلی با مصرفکننده و خلاقیت جسورانه شهرت دارد، اکنون در حال شکلدهی به مسیر واکنش صنعت غذا و نوشیدنی در برابر تحولات فرهنگی، گرایشهای سلامت و فناوریهای نو مانند هوش مصنوعی است.
شنیدن گفتوگوی لیندا بتیا در The Speed of Culture فرصتی است برای کشف اینکه چگونه دنون آمریکای شمالی بازاریابی سلامتمحور را از رهگذر نوآوری، باور و رهبری مبتنی بر مصرفکننده بازتعریف میکند.
نکات کلیدی
پپسیکو بهعنوان میدان آموزش
لیندا از سالهای ابتدایی فعالیت خود در پپسیکو و فریتو-لی یاد میکند؛ جایی که اصول فروش، عملیات و رهبری را آموخت. آشنایی با سیستم تحویل مستقیم به فروشگاههای پپسیکو به او نشان داد چگونه اجرای درست، موفقیت برند را تضمین میکند. همکاری مشترک با یونیلیور نیز به او دیدگاهی بینفرهنگی در برندسازی و استراتژی دستهبندی داد. او موفقیت امروزش بهعنوان مدیر ارشد بازاریابی را مدیون برنامههای رهبری و تجربیات عملی پپسیکو میداند که نظم، انعطافپذیری و مجموعه مهارتهای گستردهای به او بخشیدند.
خالقان محتوا بهعنوان موتور کشف
اقتصاد خالقان محتوا دیگر صرفاً به سرگرمی محدود نمیشود؛ بلکه به نخستین نقطه مراجعه نسلهای جوان برای کسب اطلاعات، الهام و کشف تبدیل شده است. لیندا توضیح میدهد که نسل Z اغلب برای جستوجو به تیکتاک یا آمازون مراجعه میکند و همین امر خالقان محتوا را به نقطه تماس اصلی برای جذب آنان بدل ساخته است. او کمپین International Delight با عنوان Creme House را مثال میزند که در آن طعمها به شخصیتهایی در یک سریال طنز واقعنما تبدیل شدند. دنون با سرمایهگذاری در روایتگری خالقان محتوا و در عین حال حفظ کانالهای سنتی، توانست مشارکت اصیل و اعتبار فرهنگی ایجاد کند.
تغذیه در مواجهه با واقعیت جدید مصرفکننده
داروهای کاهش وزن GLP-1 عادات غذایی میلیونها نفر را تغییر داده و شکافهای تغذیهای تازهای ایجاد کردهاند. لیندا اشاره میکند که نزدیک به ۱۰ درصد آمریکاییها از این داروها استفاده کردهاند و بسیاری از آنان در حفظ مصرف پروتئین دچار مشکل شدهاند که به از دست دادن توده عضلانی میانجامد. دنون این وضعیت را فرصتی برای نوآوری مبتنی بر علم دید. محصول Oikos Fusion بهعنوان یک نوشیدنی لبنی تخمیری ویژه مصرفکنندگان GLP-1 عرضه شد؛ محصولی که در تقاطع سلامت، اعتبار و سهولت قرار دارد و نقش برند در حوزه سلامت را گسترش میدهد.
سادهسازی علم در قالب روایتگری
برای دنون، چالش تنها داشتن سبد محصولات غنی از مواد مغذی نیست، بلکه رساندن این مزایا به شکلی قابلفهم و انگیزاننده به مصرفکنندگان روزمره است. لیندا بر اهمیت تبدیل علم پیچیده به پیامهای شفاف و الهامبخش که انتخاب خرید را شکل میدهند، تاکید میکند. افزون بر بستهبندی، دنون در رسانههای خردهفروشی سرمایهگذاری کرده است؛ از جمله نمایشگرهای دیجیتال PatientPoint در مطبهای پزشکان، تا پیامهای معتبر و مرتبط به مخاطبانی برسد که در مسیر کاهش وزن هستند. دنون با ترکیب تغذیه علمی و روایت ساده، وضوح را در میان انبوه اطلاعات فراهم میکند.
رهبری از رهگذر چهار C
لیندا چهار اصل رهبری خود را تشریح میکند: کنجکاوی، همدلی، شجاعت و باور. او برای بازاریابان جوان بر ارزش کنجکاوی بیپایان نسبت به رفتار مصرفکننده و همدلی برای درک نیازهایی که با نیازهای خودشان متفاوت است تاکید میورزد. شجاعت به معنای پذیرش ریسک و آموختن از لحظات موفقیت و شکست است. باور نیز تصمیمگیری قاطع و ایجاد جهت را ممکن میسازد تا تیمها گرد ایدههای جسورانه جمع شوند. شعار رهبری او ــ «کار سادهتر نمیشود، اما تو قویتر میشوی» ــ ذهنیت رشد را که در سراسر مسیر حرفهای او جاری است، بازتاب میدهد.
ترجمه از سایت Adweek