sam cordier
سام کوردیر

در ۴۰ سال گذشته «برند ایران» همچنان یکی از نامهای تجاری بحثبرانگیز در جهان بوده است. ایران به همان اندازه که بحثبرانگیز است، برای دنیای بیرون از ایران میتواند مبهم نیز باشد. شناخت جهان از ایران، بر اساس پیامهای سیاسی و مذهبیای شکلگرفته است که بر دیوارهای تهران و دیگر پایتختهای جهان نوشته شدهاند.

با اين وجود، جنبهاي از جامعه ايران پنهان مانده است و مختصر از آن ميشنويم؛ مصرفكننده ايراني.

زماني که از هرآن چیزی که خود را با آن تعریف میکنیم منع شویم از کشور گرفته تا فریاد اعتراض یا ابراز آزادانه عقاید خوددر هسته، تبدیل به مصرفکنندهاي خواهیم شد که هر زمان چیزی میخواهیم، باید به آن برسیم.

در ایران نیز، مانند هر جای دیگر در جهان، برندهای تجاری به دنبال هموار ساختن ارتباط با مشتریان و همچنین ایجاد ارتباطی بلندمدت با مخاطبان هدف هستند.

از همینرو، بهمنظور کسب اطلاعات بیشتر درباره تبلیغات و برندهای تجاری در  ایران، گفتوگویی داشتیم با سام کوردیر، مدیر اجرایی شرکت تبلیغاتی پیامگردان تهران (PGt).

این شرکت خانوادگی اولین بار در تابستان گذشته، با امضا قرارداد همکاری با شرکت گریلینگ (Grayling) واقع در لندن، توجه ما را به خود جلب کرد. سخنگوی وقت شرکت گریلینگ، در توصیف ایران بیان داشت: «بازار ایران برای بسیاری از شرکتهاي متمرکز بر بازارهای جهانی، از اهمیت بالایی برخوردار است».

سام کوردیر در مصاحبهای که بهتشریح در زیر آورده شده است، دیدی کلی از فضایی که مشتریان، مصرفکنندگان، شرکتها و آژانسهای تبلیغاتی در حوزه تبلیغات و تجارت در ایران با آن روبهرو هستند، ارائه میدهد؛ از معضلات و چالشهای این حوزه، نظیر تقلیدی بودن اکثر کمپینهای تبلیغاتی برندهای داخلی یا چالش طراحی کمپینهای تبلیغاتی برای محصولاتی مانند شامپوی سر میگوید تا پتانسیل بسیار بالای این بازار برای تبلیغات.

راجع به دنیای تبلیغات در ایران اطلاعات زیادی پیدا نکردیم. میتوانید از دنیای تبلیغات در ایران برای ما بگوييد؟

صادقانه بگویم، دنیای تبلیغات در ایران، دنیای بسیار جالبی است. از لحاظ رسانهای، همهچیز برای یک کارشناس ارتباطات فراهم است؛ از تلویزیون گرفته تا رادیو، روزنامه، خبرگزاریهای آنلاین و فضای مناسب و کافی برای تبلیغات محیطی.

صداوسیمای ایران با ۱۲ شبکه تلویزیونی داخلی، ۴ شبکه اخبار بینالمللی، ۶ شبکه ماهوارهای برای مخاطبان بینالمللی و ۳۰ شبکه استانی (با لهجهها و گویشهای محلی هر استان)، یکی از بزرگترین رسانههای تبلیغاتی کشور بهحساب میآید.

طیف عظیمی از شرکتهای داخلی و بینالمللی، صداوسیماي ايران را بهعنوان رسانه تبلیغاتی مؤثری ميشناسند و از آن استفاده ميكنند. لازم به ذکر است که شرکتهای بینالمللی در مقایسه با شرکتهای داخلی، هزینه بیشتری برای استفاده از این رسانه پرداخت میکنند. از همینرو تبلیغات مؤثر در صداوسیما با هزینه سنگینی برای شرکتهای بینالمللی همراه خواهد بود.

اگرچه در سال ۱۹۹۴ به تصویب دولت، استفاده از آنتن و تلویزیونهای ماهوارهای غیرقانونی اعلامشده است، مرکز تحقیقات صداوسیما تخمین میزند که حدود ۷۰ درصد از خانوادههای ایرانی به شبکههای ماهوارهای دسترسی دارند؛ بدین معنی که برخی از برنامهها و شبکههای ماهوارهای، مخاطبان گستردهای در ایران جذب کردهاند. اما این درحالی است که نهتنها برندهای تجاری و محصولات داخلی، بلکه آن دسته از برندها و محصولات بینالمللی که قصد دارند بهصورت رسمی در ایران فعالیت داشته باشند نیز نمیتوانند از این شبکههای ماهوارهای بهعنوان رسانه تبلیغاتی خود استفاده کنند. لذا، هرگونه تبلیغات تجاری در این شبکهها غیرقانونی است و از آنجایی که شبکههای ماهوارهای پرمخاطب در کشور تحت نظارت قرار دارند، با آن دسته از برندهای تجاری فعال در کشور که از این قانون تخطی کرده و در این شبکهها تبلیغات میکنند، برخورد قانونی میشود.

دررابطه با تبلیغات محيطي نيز، ایران در اكثر موارد بسيار شبیه به هر کشور دیگری است. تنها تفاوت قابلتوجه این است که در 5 كلان شهر ايران (تهران، کرج، مشهد، اصفهان، تبریز و شیراز) با کمبود جدی فضای تبلیغاتی روبهرو هستيم و اين درحالي است كه ميزان تقاضا براي تبليغات محيطي نسبتا بالا است.

از اين رو، هزینه تبلیغاتمحیطی (OOH) در این شهرها، با هزینه تبلیغات محیطی در شهرهایی مانند لندن، پاریس و نیویورک برابری میکند. نكتهاي که برای بسیاری از افراد که به دنبال مقایسه قیمتها در ایران با دیگر کشورهای خاورمیانه هستند، بسیار تعجبآور است.

به نظر شما، تمايلات و گرايشهاي کنونی حوزه تبليغات در ايران چيست؟

در حال حاضر جالبترین رسانهها در این عرصه، رسانههای دیجیتالی هستند. باتوجه به آمار منتشرشده، ایران در مقایسه با عربستان سعودی با 18.3 میلیون کاربر اینترنتی، بیشترین تعداد کاربران اینترنتی در خاورمیانه را به خود اختصاص میدهد (۴۶٫۸ میلیون کاربر اینترنتی). این تعداد کاربر اینترنتی در مقایسه با جمعیت کل کشور (طبق آخرین آمار کشور در سال ۲۰۱۵، ایران جمعیتی بالغبر 81.800.000 دارد) بدین معناست که ۵۷٫۲ درصد از جمعیت کشور از اینترنت و رسانههای دیجیتالی استفاده میکنند.

حتی کبابی محله ما هم برای رستورانش نرمافزار کامپیوتری مخصوص گوشیهای اندروید طراحی کرده است. گذشته از این، روزانه چندین فروشگاه اینترنتی جدید افتتاح میشوند و هستند مواردی در بین آنها که گامهای نسبتاً محکم و مؤثری در راستای تبدیل شدن به نامهای تجاری معتبر برداشتهاند؛ اگرچه، من بر این باورم که این استارتآپهای اینترنتی به زمان بیشتری برای رسیدن به سوددهی واقعی نیاز دارند.

بسیاری از بزرگترین نامهای تجاری بینالمللی، بخش عمده بودجه بازاریابی خود در ایران را به تبلیغات آنلاین اختصاص میدهند و دیگر فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی خود را در راستای حمایت و تکمیل فعالیتهای آنلاین برندهای خود هدایت میکنند که این خود نشان دیگری از میزان محبوبیت، پیشرفت و حرفهای بودن حوزه رسانههای مجازی ایران است.

بهتازگی، بهمنظور سنجش و ارزیابی میزان استفاده روزانه کاربران ایرانی از اینترنت، طی پژوهشی به شمارش تعداد کاربران فعال شبکههای اجتماعی که حداقل یک بار در روز از حسابهای کاربری خود در این شبکهها استفاده میکنند، پرداختیم و به نتایج نسبتاً شگفتآوری دستیافتیم. با احتساب این نکته که برخی از پرطرفدارترین شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک (Facebook)، توییتر (Twitter) و یوتیوب (YouTube)، در ایران فیلتر هستند و تنها با استفاده از VPN میتوان به آنها دسترسی داشت، ارقام بهدستآمده به شکل خارقالعادهای بالا بودند.

نرمافزارهای پیامرسان از محبوبیت بالایی در ایران برخوردار هستند و در میان برترین این عرصه، سرعت و یا ترافیک پیامرسانی، تعیینکننده جایگاه پيشِ رو است. پیش از این، نرمافزار وایبر (Viber) جایگاه اول را به خود اختصاص داده بود، اما باتوجه به مشکل دسترسی و کار با این نرمافزار در سالهای گذشته، کاربران ترجیح دادند از دیگر نرمافزارهای پیامرسان، مانند تلگرام (Telegram) استفاده کنند. با توجه به کوچ ناگهانی کاربران وایبر به تلگرام، به شوخی گفته میشود که بیشترین میزان مهاجرت ایرانیان طی 2500 سال گذشته، از وایبر به تلگرام بوده است!!!

بیشتر کاربران فضای دیجیتالی ایران، اهالی مناطق شهری هستند که حدود ۷۰% از جمعیت ایران را تشکیل میدهند. بنابراین، پیشنهاد ما به برندهای بزرگ و نامآشنایی که جمعیت هدفشان اهالی و ساکنین مناطق غیرشهری است، این است که تبلیغات محیطی و تلویزیونی را در رأس لیست رسانههای تبلیغاتی خود قرار دهند.

آمار موجود نشان میدهد بخش عمده کاربران اینترنتی در ایران، جوانان (15-29 ساله) هستند. نکته جالب توجه اینجاست که اکثر این جوانان ساکن مناطق شهری هستند و ۶% آنها در پایتخت ایران، تهران زندگی میکنند. در سالهای اخیر، میزان استفاده جوانان از اینترنت همواره رو به افزایش بوده است.

40% از جوانان استانهای تهران، سمنان و اصفهان به اینترنت دسترسی دارند و مرکز تحقیقات و مطالعات استراتژیک ایران نيز اعلام داشت که بیش از دوسوم جوانان این کشور بهطور منظم از اینترنت استفاده میکنند. این مطالعات نشان میدهند از ۶۷٫۴ درصد جوانان ایرانی که از اینترنت استفاده میکنند، ۱۹٫۱% برای چت و یا همان گپ و گفتوگوی اینترنتی، ۱۵٫۳% برای استفاده از شبکههای اجتماعی، ۱۵٫۲% برای بازی و سرگرمی و ۱۰٫۴% برای تحقیقات علمی از اینترنت استفاده میکنند.

برخي از روندهاي متداول تعامل مشتري در بازار تبليغات ايران چيست؟

با در نظر گرفتن نكاتي كه در بالا در رابطه با عرصه ديجيتال ايران آورده شد، بايد گفت كه رايجترين و برجستهترين شيوهها و روندهاي تعامل مشتري، اينترنتي هستند. روندهايي از قبيل برگزاري مسابقات اينترنتي با استفاده از طيف وسيعي از نرمافزارهاي كاربردي؛ مانند نرمافزار اينستاگرام (Instagram).  اين نوع شيوهها و روندهاي تعامل مشتري همواره مورد توجه و استفاده اكثر برندها قرار ميگيرند.

بهطورکلی، هر مسابقه و یا کمپینی که جایزه نقدی برای برندههای خود در نظر بگیرد، عملکرد بسیار خوبی در راستای تعامل مشتری خواهد داشت.

روند انتخاب يك شركت تبليغاتي در ايران تا چه اندازه متفاوت از ديگر كشورهاست؟

روند انتخاب یک شرکت تبلیغاتی در ایران، چندان متفاوت از دیگر کشورهایی که حداقل من در آنها فعالیت داشتهام، نیست. شرکتهای مختلف تبلیغاتی توسط بخش تدارکات شرکتها و یا مشتریهای مختلف برای شرکت در پیچها یا مناقصات تبلیغاتی دعوت میشوند و پیشنهادهای ارائهشده توسط این شرکتهای تبلیغاتی مورد ارزیابی بخش بازاریابی مشتری قرار میگیرند. در قدم بعدی، شرکتهای تبلیغاتی که توسط بخش بازاریابی پذیرفته میشوند، باری دیگر توسط بخش تدرکات و اینبار بهمنظور سنجش و مقایسه قیمتهای پیشنهادی ارزیابی میشوند.

اخیراً، شرکت تکدانه، یکی از بهنامترین تولیدکنندگان آبمیوههای بستهبندی شده، برای طراحی بستهبندی جدید محصولات خود، شرکتهای تبلیغاتی را برای ارائه بهترین طرحها و شرکت در پیچ تبلیغاتی خود دعوت کرد. نکته جالب در رابطه با این مناقصه بخصوص این است که این مراسم به شکل مسابقهای، تحت عنوان «خلاقیت در طراحی بستهبندی» برگزار شد. شرکت تکدانه، اعضای منتخب شرکتهای تبلیغاتی را دعوت به شرکت در این مسابقه کرد و جایزه این مسابقه قرارداد طراحی بستهبندی جدید محصولات این شرکت بود.

دررابطه با نظارت دولت چطور؟ تصور در خارج از ايران اين است كه دولت بر فعاليتهاي حوزه تبليغات كنترل كاملي دارد.

تمامی موارد تبلیغاتی و یا آثار خلاق که قرار است بهصورت رسمی در رسانههای مختلف مانند، تلویزیون، رادیو، تبلیغات محیطی و یا چاپی پخش شوند و در معرض دید عموم قرار بگیرند، باید از جانب وزارت فرهنگ و ارشاد کشور، که تحت عنوان سازمان ارشاد نیز شناخته میشود، تأیید شوند. این سازمان در رابطه با برنامههای تلویزیونی، رادیویی و همینطور تبلیغات محیطی بسیار سختگیر است، اما در مورد تبلیغات چاپی و اینترنتی سختگیری كمتر است و قوانین ملایمتری در نظر گرفته شدهاند.

تمامی موارد تبلیغاتی در ایران باید از ارزشهای اسلامی مقررشده توسط جمهوری اسلامی ایران تبعیت کنند. بنابراین، شرکتهای تبلیغاتی در رابطه با کمپینهای تبلیغاتی برخی از برندها و شرکتهای بخصوص باید وقت زیادی صرف کنند تا ایدههای خلاق اما ۱۰۰% مطابق با قوانین و چهارچوبهاي جمهوری اسلامی ایران تولید کنند. یک مثال ساده این جریان، تبلیغ شامپوی سر و یا محصولات مراقبت از مو مخصوص بانوان است؛ چراکه نشان دادن موی سر یک خانم بههیچوجه و در هیچ فرمی در ایران قابلقبول نیست.

به همین دلیل است که برخی از قوانین معلوم شده برای این حوزه در ایران، برای بازارهای تبلیغاتی پیشرفته جهان چندان آشنا نیست و آنها را متعجب میکند. یکی از جنبههای عمده این ماجرا را میتوان این نکته دانست که تنها حدود ۶ ماه است که افراد مشهور و مطرح اجازه همكاري با برندها و حضور در کمپینهای تبلیغاتی را دارند. پیشازاین مقررات، حضور افراد مطرح در عرصههای مختلف ورزش، تلویزیون، رادیو و یا سینما و تئاتر در کمپینهای تبلیغاتی و بهطور کل در ارتباط با هر نام تجاری ممنوع بود. نامهایتجاری، این اجازه را دارند تا حامی مالی سینما و کنسرتها باشند؛ اما بااینوجود، اجازه همكاري با افراد مطرح همین عرصهها در کمپینهای تبلیغاتی خود را نداشتند.

چه چیزی برای شما بهعنوان یک شرکت تبلیغاتی بیشتر از همهچیز دلسردکننده بوده است؟

بهعنوان یک شرکت تبلیغاتی فعال در ایران، تنها دو مسئله است که باعث دلسردی و ناامیدی ما در این بازار میشود: مورد اول نبود و عدم رعایت قانون حق نشر یا کپیرایت و دیگری ارزش پایینی است که برای ایدهها و طرحهای خلاق و نوین قائل میشوند.

بدین معنا که، بسیاری از نامهای تجاری ایرانی برای تبلیغ محصولات و برند خود به تقلید فریم به فریم کمپینهای تبلیغاتی برندها تجاری جهانی بسنده میکنند. موارد بسیاری از این قبیل در ایران وجود دارند و حتی در شبکه اجتماعی تلگرام هم کانالی است که چنین تبلیغاتی را با مشخصات کامل معرفی میکند. اما مسئله اصلی اینجاست که چنین مورد و مسئلهای در صنعت تبلیغات ایران بهعنوان یک مشکل شناخته نمیشود! من بهشخصه این مسئله را با یکی از بزرگان صنعت تبلیغات ایران در میان گذاشتم و متوجه شدم که این مقام بالا هم اینچنین موردی را مسئله نمیداند!

نکته دیگری که ما را از عرصه تبلیغات در ایران دلسرد و ناامید میکند این است که بیشتر شرکتهای تبلیغاتی در ایران خود صاحب رسانه هستند و لذا منبع اصلی درآمد این قبیل شرکتها از طریق خرید رسانه و Media placement برای مشتریان خود میباشد. این شرکتها برای طراحی کمپینهای تبلیغاتی مشتریان خود هزینهای دریافت نمیکنند و لذا، به نظر میرسد که برای طرحهای خود ارزش چندانی هم قائل نیستند. در مقابل، مشتری هم چندان اهمیت و توجهی به ارزش این طرح نوآورانه و خلاق نخواهد داشت؛ چراکه بابت آن پولی پرداخت نمیکند.

این جریان برای ما بسیار دلسردکننده است؛ چراکه، همین روند باعث میشود بهطور کلی ارزش کارها و طرحهای نوآورانه و خلاق کاهش پیدا کند. بهعبارتدیگر، مشتریان دیگر حاضر نخواهند بود بابت ارائه طرحهای خلاق تبلیغاتی به شرکتها هزینهای پرداخت کنند. ازآنجاییکه عادت کردهاند این بخش از کار را بدون صرف کمترین هزینهای از شرکتهاي تبلیغاتی دریافت کنند.

ایران مردم بسیار خلاق و بااستعدادی دارد. اما تا زمانی که مسئله حق نشر یا کپیرایت برطرف نشود، بسیاری از آنها قادر نخواهند بود از استعدادهای خود بهصورت مؤثر استفاده کنند و سود ببرند.

آیا شاهد رقابت برندهاي تجاري جهانی برای سهام بازار ايران خواهيم بود؟

ایران جمعیتی بالغ بر ۸۰ میلیون نفر دارد که بخش عمدهای از این جمعیت ۸۰ میلیون نفری را طبقه متوسط تشکیل میدهند. طبقهاي متوسط با درآمد متعادلی که خواستار و علاقهمند به برندها و نامهای شناختهشده جهانی هستند. بنابراین، اگر من صاحب برندی جهانی و به دنبال بازاری نو برای گسترش فعالیتهای خود بودم، ایران را حتما مورد ارزیابی قرار میدادم.

با امضای توافقنامه برجام در جولای سال ۲۰۱۵، تا به الآن شاهد تعداد نسبتاً بالایی از نامهای تجاری مطرح در سطح بینالمللی بودهایم که برای بهدست آوردن سهام و جایگاهی در بازار ایران به رقابت میپردازند. نامهای تجاری بزرگ از سراسر جهان و صنایع مختلف، از ماشین گرفته تا رستورانها و غیره، فعالیتهای خود را در ایران آغاز کردهاند و بسیاری هم با توجه به قوانین و چارچوبهای سفتوسخت واردات در ایران، به دنبال تولید محصولات خود داخل ایران هستند.

شرکتهایی مانند نستله، یونیلور و هنکل در حال حاضر کارخانههای تولیدی بزرگی در ایران دارند و بسیاری از محصولات نامآشنا و مطرح خود را در ایران تولید میکنند. برخی از این شرکتها حتی محصولات تولید شده خود در ایران را به کشورهایی که در همسایگی ایران قرار دارند، صادر میکنند.

به نظر شما چه مشکلات و معضلاتی ممکن است در برابر برندهای جهانی و بینالمللی که به دنبال آغاز فعالیتهای خود در بازار ایران هستند قرار گیرد؟

بزرگترین معضلی که بیشتر برندهای بینالمللی ممکن است با ورود به بازار ایران با آن روبهرو شوند، قوانین و چهارچوبهای مربوط به حوزههای توزیع و واردات خواهد بود.

در رابطه با واردات لازم به ذکر است؛ ازآنجاییکه دولت و حکومت جمهوری اسلامی ایران بسیار پایبند و متمرکز بر اقتصادی هستند که از تولیدات داخلی حمایت میکند (اقتصاد مقاومتی)، قوانین و چهارچوبهای سختگیرانهای در حوزه واردات وضع کردهاند. زیرا اینچنین قواعد سختگیرانهای، برندها را دعوت به محدود کردن هرچه بیشتر واردات خود میکند، چه مواد خام موردنیاز برای تولید محصولات و چه محصولات نهایی تولید شده

وقتی به مطالعه حوزه توزیع در بازار ایران میپردازیم، متوجه میشویم که حدود 70% از خرید مصرفکنندگان ایرانی از طریق آنچه ما تحت عنوان «مسیرهای تجاری سنتی» میشناسیم،  انجام میشود. در این شیوه، تعداد بالایی از مغازههای مواد غذایی کوچک و محلی (دکان یا بقالی)، بیشتر احتیاجات مردم را برطرف میکنند.

این مغازهها معمولاً تعداد محدودي قفسهبندیدارند و به همین دلیل فضای چندانی را نمیتوانند در اختیار فعالیتهای تبلیغاتی قرار دهند. فروشگاهها این اجازه را دارند تا برای عرضه محصولات شرکتها، هزینههای بسیار بالایی از آنها دریافت کنند. اما این در حالی است که مجبور به رعایت سیستمهای شناختهشده بینالمللی در رابطه با مدیریت انبار و موجودی انبار خود نميباشند.   

نکاتی که تا بهاینجا مطرح شدهاند، بیان میدارند که ورود به بازار ایران چندان هم ساده و آسان نیست. به همین دلیل مشورت با آن شرکتهایی که در این بازار فعال هستند و در کنار روابط خود، چشمانداز و بینش نسبتاً باز و گستردهای از این بازار دارند، مرز بین موفقیت و شکست را برای نامهای تجاری و شرکتهایی که قصد ورود به بازار ایران را دارند، مشخص خواهد کرد.

از افتخارات كاري خودتان در ایران برايمان بگوييد.

از ميان كمپينهاي تبليغاتي كه تا به حال طراحي و راهاندازي كرديم، به كمپين 360 درجهاي كه براي معرفي سري جديد سينما خانواده بخش صوتی و تصویری شركت LG طراحي كرديم، بسيار افتخار ميكنيم. در اين كمپين، كه با يك Digital Activation همراه بود، از مردم خواستيم تا از طريق نرمافزاركاربردي كه مخصوص همين كمپين طراحي شده بود، كارائوكههاي خود را ضبط كنند و با ما به اشتراك بگذارند. اين كمپين 3 ماهه، 12 ميليون بازديد كننده را به وب سايتش جذب كرد، كه از اين ميان 1.200 نفر كارائوكههاي خود را به اشتراك گذاشتند و در روز، 8000 نظر (comment) از سراسر كشور دريافت ميكرديم.

علاوهبراین، همکاری با سامسونگ در برگزاری بزرگترین کمپین CSR این شرکت جهانی تا به امروز، نیز از افتخارات PGt بهحساب میآید. در این کمپین، برای کودکان نابینا در سراسر کشور کتابخانههای صوتی راهاندازی شد. با پروژه کتابخانه صوتی سامسونگ، شاهد بودیم که چگونه بخش مسئولیتهای اجتماعی PGt با راهاندازی کتابخانههای صوتی برای کودکان نابینا و کمبینا تنها در عرض ۴ ماه به عظمت و پیشرفت کار و فعالیت این برند نامآشنا افزود. لازم به ذکر است که این پروژه همزمان و در کنار پروژه Samsung SMART Schools پیش رفت در این کمپین، در مناطق محروم شهر تهران کلاسهای درس کاملا هوشمند برای کودکان راهاندازی کردیم.

با همکاری و کمک وزارتخانهها و نهادهای مهم و کلیدی دولت و نیز بنیادهای مردمنهاد، از قبیل سازمان بهزیستی کشور، انجمن ملی نابینایان و موسسه خيريه عصا سفید، PGt موفق شد سه کتابخانه صوتی در مناطق محروم سراسر کشور راهاندازی كند. بايد گفت كه تمامی این مراکز و کتابخانهها مجهز به جديدترين سیستمهای هوشمند شرکت سامسونگ هستند.

پس از هفت سال كار در ایران، چه چیزی شما را در مورد پيشرفت اين بازار به هيجان ميآورد؟

پتانسیل. احساس فوقالعادهای است که در کشوری با پتانسیل بالا در بسیاري از حوزهها باشید. آینده این کشور بسیار روشن است و به نظر میرسد که تحولات عمده بینالمللی و سیاسی تا اندازهای بر اقتصاد ایران، در جهت مثبت تأثیر گذاشته است.

شرکت تبلیغاتی PGt در بازار تبلیغات ایران، بسیار منحصربهفرد است؛ ازآنجاییکه ما شرکتی تبلیغاتی در ایران هستیم که تجربههای بسیاری در همکاری با شرکتهای بینالمللی را دارد که این خود، شرکت ما را در جایگاه فوقالعادهای قرار میدهد. چراکه با تکیه بر دانش، تجربه و توانایی خود در این حوزه، این فرصت را خواهیم داشت که استانداردهای بنیادین نحوه اداره بسیاری از جنبههای ارتباطات بازاریابی در ایران را پایهگذاری کنیم. استانداردهای ما بینالمللی هستند و درک کاملی از جایگاه و خواستههای شرکتهای بینالمللی داریم. درحالی که دانش و تجربه ما در بازار تبلیغات ایران نيز کافی و عمیق است.

مشتاقانه در انتظاریم تا شاهد تغییرات مثبت و پیشرفت صنعت بازاریابی ایران در چند سال آینده باشیم. برای ما بسیار افتخارآمیز است که در راستاي پیریزی، هموارسازی و توسعه مسیر پيشروي این حوزه در ایران، دخیل هستیم و نقشي بر عهده داريم.

Orginally published in English on www.brandinginasia.com on 26th April 2017

Direct Link: https://goo.gl/wX5kmB

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *