این سوالی است که ذهن بسیاری از همکاران ما را به خود مشغول کرده است. فریلنسرهایی که با تجربهی زیاد و خروجیهای مناسب همچنان نمیتوانند دستمزد درخواستی خود را از آژانسها طلب کنند کم نیستند.
در ادامه چند نکته را بازگو میکنیم، شاید کمک کوچکی باشد:
۱- اگر واقعا باور دارید که “هیچ” آژانس دستمزد شما را پرداخت نمیکند و “هیچ” مشتریای حاضر نیست مستقیما با شما کار کند، دو راه بیشتر ندارید: یا دستمزدتان را پایینتر بیاورید و یا شغلتان را عوض کنید.
اما اگر نسبت به این “هیچ”ها دودل هستید و مطمئن نیستید که همهی آژانسها و همهی مشتریان بالقوه را امتحان کردهاید، پس باید بیشتر تلاش کنید. اگر فکر میکنید که حتما آژانسهایی هستند که حاضرند دستمزد درخواستی شما را پرداخت کنند و حتما مشتریانی هستند که حاضرند به شما کار بدهند، پس نباید مایوس شوید. به جای آن به گرفتن ارتباط ادامه دهید، شیوههای بازاریابیتان را بازبینی کنید و در صورت لزوم تغییر دهید، و نتایج آن را بسنجید.
۲- اصلا “دستمزد درخواستی من را پرداخت نمیکنند” یعنی چه؟ تا به حال به آن فکر کردهاید؟ اگر ۲٪ از آژانسها به شما کار میدهند، یعنی دستمزد شما برای برخی از آژانسها قابل پرداخت است. با تشکر از اینترنت که میتوانید در آن آژانسهای دیگر را بیابید و خودتان را پرزنت کنید.
۳- ارتباطاتتان را به جریان بیاندازید. از افراد کلیدی شاغل در آژانسها بخواهید تا شما و کارتان را به مدیرانشان معرفی کنند. لزومی ندارد حتما به سراغ آژانسهای بزرگ بروید. تعداد کار به سرانجام رسیده با کیفیت مناسب شما را به آرامی به سمت آژانسهای بزرگتر خواهد برد. ضمن اینکه فراموش نکنید: کار با آژانس بزرگ به صورت فریلنسر به معنای دریافت دستمزد بیشتر نیست. متقاضی کار در این آژانسها زیاد است و درست است که میتوانند دستمزد بالاتری بپردازند اما رقبای شما نیز برای گرفتن کار دستمزد پایینتری طلب میکنند. فراموش نکنیم که کار با آژانسهای بزرگ به معنای دستمزد بالاتر نیست، بلکه به معنای انجام کار بیشتر است.
۴- با مشتریان مثل آژانسها برخورد نکنید. اغلب ما با آژانسها زبانی مشترک داریم اما مشتریان اغلب اینطور نیستند و اینکه زبان شما و سبک کاری شما را نمیفهمند، تقصیر آنها نیست.
سعی کنید مانند یک اکانت با مشتریان مستقیم خود برخورد کنید. پایهایتر با آنها صحبت کنید و وقت بیشتری برای توضیحاتی که در آژانسها معمولا لازم نیست، بگذارید.
۵- خود را به آژانسها حسابشده بشناسانید. اولا که سر وقت “هر” آژانسی نروید. پیش از معرفی خود، ببینید اصلا آن آژانس خدمات شما را احتیاج دارد؟ در شاخهای که شما کار میکنید فعال هست؟ نیروی ثابت در آن رشته دارد و یا به فریلنسرهای رقیب شما وفادار است؟
۶- ببینید که دستمزدهای واقعی در تخصص شما چقدر است. سلبریتیها و آدمهای خاص را کار نداشته باشید. شایعات را هم جدی نگیرید. ببینید دستمزد کسی با سابقه، تخصص شما چقدر است. بر همان اساس دستمزد طلب کنید. مگر اینکه ویژگی منحصر بفرد دیگری داشته باشید.
۷- “وقت ندارم” را دور بیاندازید. یعنی چی که وقت ندارم؟ همه برای ۱۵ دقیقه بازاریابی در روز وقت دارند. اگر شما وقت ندارید، پس برای خواندن این مطلب که ارتباطی به شما ندارد هم احتمالا وقت تلف کردهاید! دایما خودتان را نشان دهید. حضوری و غیرحضوری پیش چشم آژانسها باشید. فراموش نکنید که کار کار میآورد. کارهای تازهتان را در شبکههای اجتماعیتان پرزنت کنید. بگذارید بقیه آژانسها بدانند که فعال هستید.
حتا اگر برایتان سخت است که روزانه ۱۵ دقیقه بازاریابی مستقیم و غیرمستقیم انجام دهید، در هفته طوری بازاریابی کنید که آن ۱۵دقیقهها را پوشش دهد.
کمپین Share a Coke یکی از نوآورانهترین کمپینهایبازاریابی کوکاکولا بود که سال ۲۰۱۱ در استرالیا…
دنیای مالی امروزه، سرمایهگذاری و رشد سرمایه به نوعی از دغدغههای اصلی افراد به شمار…
به گزارش ایران ادز، «سارا راد»، همبنیانگذار و مدیر ارشد ارتباطات «ابر دراک» در ارائهای…
شبکههای اجتماعی و پیامرسانها در تار و پود زندگی میلیونها نفر در کشورهای مختلف نقش…
ایده اصلی بازاریابی نسلی، ناشی از شکاف نسلی بود که متولدین دهههای مختلف را از…
اندازه بازار مارتک در ایران امسال با رشد 109 درصدی به 2 هزار و 400…