حتما همه‌ی ما یا بعضی از ماها در چنین موقعیتی بوده‌ایم: به سال نو نزدیک می‌شویم و برای هدیه‌ی نوروزی شرکت‌مان ایده‌ای داریم – یا خیال می‌کنیم که ایده‌ای داریم؛ «شاید اگه به مشتری‌ها و پیمان‌کارها یک پاوربانک هدیه بدیم، اون طور که باید و شاید نشون نده که شرکت ما چقدر نوآوره. شاید بتونیم یک کارت هم ضمیمه‌اش کنیم تا خلاقیت‌مون رو بهتر نشون بدیم، نه؟! آره، کارت… حالا این کارت چه جوری باشه؟ خب، لوگومون باید روش بیاد، ولی شاید بتونیم یه کم تغییرش بدیم تا مثل یه ماهی به نظر برسه… یا که دو تا ماهی… یکی‌شون هم از تُنگ بیرون پریده… با رنگ‌های سازمانی شرکت‌مون. نه، این جوری نمی‌شه. حسن! حسن! اتاق کنفرانس رو رزرو کن و چهار تا از خفن‌های شرکت رو صدا کن بیان!»

توفان فکری

جلسه‌های توفان فکری، نشست‌هایی هستند که در آن‌ها ایده‌ها یا راه‌حل‌هایی با همکاری افراد به دست می‌آید. این شیوه، غالبا راه موثری برای به جریان انداختن روش‌های تازه‌‌ی فکر کردن است که با تبادل پراکنده‌ی ایده‌ها و تکامل تدریجی آن‌ها حاصل می‌شود. ما در دایمو اغلب توفان فکری را به این منظور راه می‌اندازیم که به راه‌حل‌های خلاقی برای پروژه‌ها برسیم، اما گاهی نیز جلسه‌های توفان فکری را با آژانس‌های تبلیغاتی، مشتریان‌مان و حتا تیم‌های تولید برگزار می‌کنیم تا بهتر به نتیجه برسند. به دست آوردن بیش‌ترین نتیجه از جلسه‌ی توفان فکری آسان نیست و ما یاد گرفته‌ایم که چطور در این جلسه‌ها بهتر جلو برویم. به همین خاطر و برای برگزاری جلسه‌های توفان فکری کارآمدتر، نکته‌هایی را گرد آورده‌ایم که به نظر ما کمک می‌کنند تا سریع‌تر و بهتر به نتیجه برسید.

۱. چگونه بهترین نتیجه را از جلسهی توفان فکری به دست آوریم

گاهی در جلسه‌های توفان فکری صدایی از کسی بلند نمی‌شود – غیر از ملچ و ملوچ کسی که فقط به هوای خوراکی‌های جلسه به اتاق آمده. اما معمولا اوضاع طور دیگری است. در هر جلسه، یک نفر در نقش مدیر قرار می‌گیرد و می‌کوشد بدون ایجاد محدودیت، روند توفان فکری را هدایت کند. لزومی ندارد که این شخص ارشدترین فرد در اتاق یا حتا مدیر پروژه باشد. اتفاقا متوجه شده‌ایم بسیار بهتر است که مدیر جلسه هیچ کدام از این دو نفر نباشد. مدیر جلسه باید صرفا بتواند وقتی اوضاع شلوغ می‌شود، کنترل جلسه را به دست بگیرد یا وقتی همه سکوت کرده‌اند، الهام‌بخش افراد باشد. طبق تجربه‌ی ما، مدیر جلسه‌ی خوب، بیش‌تر سوال می‌پرسد: «اگه بخوایم ایده‌ی سارا رو این‌جا پیاده کنیم چه کار باید بکنیم؟»، «محمد، می‌شه یک کم صبر کنیم تا بقیه هم نظر بدن؟» یا «علی جون، می‌خوای بگیم یک کم دیگه برات کیک بیارن؟»

۲. چطور در توفان فکری به ایدههای موثرتری برسیم

توفان فکری – همان طور که از نام‌اش پیداست – قرار نیست جلسه‌ای آرام و منسجم باشد. ایده‌ها در هوا می‌چرخند، به این و آن اصابت می‌کنند و تکه‌های آن همه جا پخش می‌شود. لازم است بعضی از افرادِ جسورتر، محکم بایستند و ایده‌ها را بقاپند تا به این ترتیب، وقتی که کم‌کم آرامش حاصل شد، هر کسی بداند اوضاع از چه قرار است. کمک بزرگی خواهد بود که این افراد جسور، قادر باشند شکل‌هایی شبیه به اشیای فیزیکی بشکند یا آدمک‌های خط‌خطی ساده‌ای با دست‌وپای خمیده رسم کنند. به کمک این مهارت‌ها می‌توان خلاصه‌ی صحبت‌های جلسه را تصویر کرد تا تمام اعضای حاضر در جلسه بتوانند بعد از آرام گرفتن توفان فکری، ایده‌هایی را که پذیرفته یا رد شده به خاطر بیاورند و مجسم کنند.

۳. جلسهی توفان فکری باید چقدر بزرگ باشد

به راه انداختن یک توفان اساسی لزوما ربطی به تعداد شرکت‌کنندگان ندارد و بیش‌تر وابسته به میزان مشارکت هر نفر در جلسه است. یک خروار ایده از یک خروار آدم – مخصوصا وقتی همگی به خاطر قهوه و خوراکی‌های جلسه پرانرژی شده‌اند – ناکارآمد خواهد بود. تجربه به ما نشان داده که توفان فکری با حضور بیش از هشت نفر در اتاق، می‌تواند تبدیل به توفان‌های کوچکی از ایده‌ها میان گروه‌های کوچکی شود که مجبورند مدام صدای‌شان را بالا ببرند تا حرف‌شان شنیده شود. توصیه می‌کنیم افراد جلسه را از میان کسانی انتخاب کنید که از روحیه‌ی مثبتی برخوردارند و مشتاق‌اند ایده بدهند – چه بهتر که این افراد دارای خصوصیات و پیش‌زمینه‌های مختلفی هم باشند.

۴. با ایدههای مزخرف چطور برخورد کنیم

اگر آدم‌های بدون خلاقیت در جلسه حضور دارند، باید یکی مثل ما بلند شود و به همه بگوید: «دوستان، هیچ ایده‌ی بدی وجود نداره، خب؟ هیچ کس نباید به ایده‌های بقیه گند بزنه و مسخره‌شون کنه، خب؟» چرا؟ چون هر نظر منفی می‌تواند جلو جریان ایده‌پردازی را بگیرد. یک ایده‌ی ناب ممکن است در درون ذهنِ کسی که هُول شده و ترسیده باقی بماند و بیرون نیاید و انتقاد کردن ممکن است آن ذهن را در موضع دفاعی و منفعل قرار دهد. نویسنده‌ی این مطلب، تازگی‌ها این قانون را از راه دیگری درک کرده و به خاطر تمرین‌های عجیب‌و‌غریبی که سال قبل در کمدیِ بداهه داشت، یاد گرفت که با پذیرش هر آن‌چه که پیش می‌آید، می‌توانید چیزی را که به نظرتان پرت‌وپلا است به یک پرت‌وپلای واقعا خوب تبدیل کنید. وقتی ایده‌ی عجیب‌وغریبی به ذهن‌تان خطور کرد، آن را بگیرید و بال‌وپر دهید. شگفت‌زده می‌شوید که ببینید چطور این ایده می‌تواند الهام‌بخش افکار تازه‌ای باشد.

۵. چطور موقع توفان فکری درون یک جعبهی دیگر فکر کنیم

«جعبه» قاعدتا همان چیزی است که شما به‌طور معمول در درون آن فکر می‌کنید. اما وقتی یک نفر با هوشمندی و صرفا با اشاره به این که شما آن داخل نشسته‌اید از جعبه آزادتان می‌کند، شاید از پنجره به بیرون خیره شوید و گربه‌هایی را در خیال‌تان تصور کنید که پاهایی از جنس درخت دارند. اگر کمپین شما برای فروش قرص آرتروزِ گربه‌ها بود این ایده به درد می‌خورد، اما به‌ندرت پیش می‌آید که چنین بریف‌هایی داشته باشید. طبق تجربه‌ی ما، فکر کردن در داخل یک جعبه‌ی دیگر (به جای فکر کردن بیرون از هر جعبه‌ای) می‌تواند ایده‌های بسیار سودمندی به ذهن بیاورد. برای این کار، مدیر جلسه می‌تواند مثلا سوال کند: «اگر فلانی [یک اسم مشخص] در همچین موقعیتی بود چه کار می‌کرد؟» ما خودمان معمولا با اسم یک آژانس تبلیغاتی معروف شروع می‌کنیم، ولی بلافاصله سراغ آدم‌های مشهور یا شخصیت‌های خیالی هم می‌رویم. برای مثال: «اگر اسداللهِ سریال دایی جان ناپلئون بود چه کار می‌کرد؟» با تغییر مداوم ذهنیت‌تان می‌توانید از چرخه‌ی ایده‌هایی که در سر دارید دربیایید و در مسیری سرگرم‌کننده، به افکار جدید برسید.

به نظر ما این پیشنهادهای ساده به خوانندگانی که در توفان فکری تازه‌کارند، کمک می‌کند تا خروجی‌های جذاب فراوانی به دست آورند. از خوانندگانی هم که در برگزاری توفان فکری باتجربه‌اند، دعوت می‌کنیم تا ایده‌های خود را در کامنت‌ها به اشتراک بگذارند و بگویند چه شیوه‌هایی برای آن‌ها سودمند بوده است.


نویسنده: دیوید یعقوبی، همبنیانگذار و مدیر خلاقیت «دایمو» – بوتیک خلاقیت تبلیغاتی در تهران

متن اصلی به انگلیسی

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *