سرانجام پس از ماهها تبلیغات در شبکههای اجتماعی، فیلم باربی هفته آینده به نمایش درخواهد آمد. هواداران درگیر برنامهریزی برانچها و مهمانیهای پشتهم برای 21 ژوئیه هستند و در طول هفته گذشته مارگو رابی با لباسهای الهام گرفته از عروسکهای باربی واقعی، در تورهای جهانی نمایش فیلم ظاهر شد.
این فیلم شامل تعدادی از نامیترین بازیگران جهان است – رایان گاسلینگ، هلن میرن، عیسی رائه و دکتر هو جدید: انکوتی گاتوا.
و اگر همه اینها کافی نبود، موسیقی متن فیلم توسط مارک رانسون تهیه شده است که دربرگیرنده قطعاتی از خوانندگانی مانند دوآ لیپا، تیم ایمپالا و نیکی میناژ و آیس اسپایس است. آنها موسیقیشان را با نمونه اصلی آهنگ باربی گرل از گروه آکوا ترکیب کردهاند.
ولی اگر احساس میکنید که به مهمانی باربی دعوت شدهاید، این پیشامد تصادفی نبوده است؛ زیرا این فیلم، نهتنها برای بازیگران برجسته، موسیقی متن یا بازخوردهای مثبت، بالاتر از آن به خاطر کمپین بزرگ مارکتینگ، به محور توجه مردم بدل شده است.
بیلبوردهای صورتی – که تنها دربرگیرنده تاریخ اکران فیلم هستند – در شهرهای سراسر جهان ظاهرشدهاند و حتی یک خانه رویایی باربی به رنگ صورتی در مالیبو ظاهر شده است که طرفداران آتشین می توانند آن را در Airbnb اجاره کنند.
و همچنین، جشن باربی همین هفته به لندن هم رسیده و در روز چهارشنبه با نمایش اولیه فیلم برگزار شد. ایستگاه مترو Barbican به Barbiecan تغییر نام داد و تاردیس* صورتی نیز در بخش تاور بریج ظاهر شد.
و این به صدها محصول با لیسانس باربی- از کفش گرفته تا مجموعه لباس و کنترلرهای باربی ایکس باکس اشاره نمیکند؛ بنابراین اگر احساس میکنید همهجا باربی میبینید خیالاتی نشدهاید.
برای منتقد فیلم رادیو بیبیسی، علی پلمب، کمپین فیلم در همهجا حضور داشته است، زیرا ماتل – که صاحب برند باربی است – چیزی بیش از یک فیلم را دارد میفروشد.
او به خبرگزاری بیبیسی میگوید آنچه شما میبینید تنها تبلیغات یک فیلم نیست. این برای برند باربی است. برای همهچیزهای صورتی و رنگ است.
پس شاید شما بگویید صبر کن ببینم! این تبلیغات فیلم باربی همهجا را گرفته، هرجا را نگاه میکنم آن را میبینم.
یکی دیگر از چیزهایی که علی فکر میکند به فیلم کمک کرده پوسترهایی است که مردم میتوانستند آنها را ویرایش کنند و «بسیاری از مردم را تشویق کردند که نسخه خودشان را بسازند».
او میگوید که کمپین مارکتینگ باربی در تضاد کامل با اوپنهایمر کریستوفر نولان است که در همان روز منتشر می شود؛ و در حالی که بسیاری از افراد برنامهریزی میکنند که در ۲۱ ژوئیه هر دو فیلم را تماشا کنند – در چیزی که به باربیهایمر شهرت یافته است – علی میگوید که اوپنهایمر به یک رویکرد سنتیتر روی آورده است.
او میگوید: این فیلم درباره مردی است که به برپایی پروژه منهتن و بمب اتمی کمک کرد؛ بنابراین شما نمیتوانید از آن برای فروش اسباببازی استفاده کنید، نمیتوانید از آن برای فروش قلاب ماهیگیری، پیراهن، کلاه و هر چیز دیگری که شاید فروخته شود، استفاده کنید – فقط فیلم است.
موشه ایزاسیان یک مشاور ارشد برند است که یکرشته توییت وایرال شده را جمعآوری کرده که بسیاری از شیرینکاریهای مارکتینگ باربی و محصولات با لیسانس باربی را فهرست میکند؛ و اگر این کمپین به نظر میرسد که مدتهاست است. او میگوید که برنامهریزی آن چندین سال است که در حال انجام است. موشه که با نایک و آمازون کار کرده است، میگوید که بسیاری از این قراردادها «یک سال، دو سال درگیر انجام» بودهاند و ماتل در گزینشی بودن بسیار خوب عمل کرده است. او میگوید به نظر نمیرسد یک قرارداد تحت لیسانس معمولی باشد.
«اکنون بیشتر شبیه به [فروش] سبک زندگی باربی است – انگار که باربی چطور لباس بپوشد، چطور صحبت کند، چه چیزهایی بخورد و چه نوع شمعهایی در خانهاش داشته باشد.»
«اینها چیزهایی هستند که بیشتر نسل قدیمیتر به آنها اهمیت میدهند.»
علی همچنین فکر میکند که – به علت اینکه کارگردانی این فیلم توسط گرتا گرویگ، کارگردان فیلم زنان کوچک انجام شده این. فیلم جذابیت بیشتر و گستردهتری برای نسل قدیمیتر در برابر مخاطبینی که عروسکها برای آنها مارکتینگ میشود، دارد.
در یکی از کلیپهای تبلیغاتی، باربی از عروسکهای دیگرش میپرسد که آیا هرگز درباره مرگ فکر میکنند و کن هم از باربی میپرسد که آیا میتواند در خانه او بماند – که مایه شگفتی باربی میشود. این فیلمی نیست که وقتی کودکان میبینند احساس کنند فیلمی برای سن آنان است، بیشتر آنان را سردرگم و مبهوت میکند.
برخلاف کمپین مارکتینگ فیلم، خود فیلم سطحی از رازداری را درباره مفهوم تا به امروز حفظ کرده.
خبرگزاری بیبیسی هنوز نتوانسته آن را تماشا کند، اما بررسیهای مثبتی درباره فیلم وجود دارد. علی میگوید: من فکر میکنم که هفته اول اکران فیلم باربی بسیار بزرگ خواهد بود، حتی اگر دیرتر بدترین بررسیها را دریافت کند و من فکر نمیکنم که این اتفاق بیفتد.
هیجان به یک حد بهشدت بالایی رسیده که تضمین میکنم که مردم در سینماها تماشا خواهند کرد، حتی اگر فقط بخواهند اسامی بزرگان را ببینند؛ و همچنین برای اینکه فیلمی که در تابستان در فرهنگ پاپ مورد بحث قرار خواهد گرفت را خودشان به طور مستقل تجربه کنند.
* ماشین زمان تخیلی که در داستان دکتر هو استفاده میشود. همیشه به رنگ آبی است. به خاطر باربی صورتی شده. مترجم
نوشتهی بابی مکلارن در نیوزبیت BBC
ترجمه رها عسگریزاده