خاصیت ویژهای در مردم ایران هست که در اقبال به چیزهای جدیدالورود موضعی سیاه و سفید دارند؛ یا رو میگردانند و چشم و گوش میبندند، یا چنان دروازهها را باز میکنند که خوشبینانهترین گمانهزنیها هم متعجب میمانند.
اینترنت از آن چیزها است که مشمول التفات ملی شده و همه تحلیلهای خوشبینانه از توسعه آن حتی عقبتر از تجربه یومیهی ماست.
۶ سال پیش اگر ایمیلی در تاکسی چک میکردم کانون توجه ۴ سرنشین دیگر بودم و امروز مادربزرگ کنار دستی من خریدهایش را توی همان تاکسی عکس میگیرد و برای خانمهای دورهشان میفرستد، برای شهادت اینکه؛ گوشتی که «تکست» کرده بود ۵ تومان ارزانتر خریده اصلن هم چربی ندارد.
میدانیم که این میزان درگیری با فضای مجازی البته فرهنگسازی سیستمی نیست و همیشه اشتیاق عمومی بوده که سیستم را به تسهیل و یا حتی سرمایه گذاری به قصد بهرهبرداری واداشته است. یادمان نرود که تا پیش از همهگیر شدن پیام رسان «وایبر» و هجوم عامه به بهره برداری از آن اکثریت مردم درک درستی حتی از مفهوم دسترسی به اینترنت بر روی موبایل نداشتند چه رسد به این میزان تبادل و حتی تبدیل «تلگرام» به یکی از تعیین کننده ترین پارامترهای «لایف استایل» ایرانی.
یادمان هم نرود که اصلیترین امواج را در ترغیب عمومی به ارتباطات مجازی، بزنگاههای سیاسی – اجتماعی میسازند. تجربه بومی خودمان از «فیس بوک» یا کشورهای منطقه، همه در تایید این قاعده است.
امروز بدون شک در آستانه یک رویداد بزرگ ایستادهایم. انتخابات امسال تجربه یکهای است که پیشتر نداشته ایم، ترکیبی از این همه ابزار و آنهمه تراکنش حرف و بحث و اطلاعات را هیچ گاه یک جا نداشتهایم.
۴ سال پیش در میانه یک عروسی روی موبایل، پیگیر شمارش آراء بودم و اطمینان دارم بقیه نبودند؛ چون همه بالای سر من بودند و اینترنت دست و پا چلفتی «اِج» کلافهشان کرده بود.
امسال اما در این کارزار چه خواهد شد؟ تضادها و تندیهای سیاسی به کنار، حجم اطلاعاتی که در یک ساعت اول شروع تبلیغات خواهید دید را تصور کنید:
- کانالها ثانیه ای پست می گذارند
- ادعاها در ابعاد دقیقه ای جواب داده می شوند
- حجم «نوتیفیکیشن»ها وادارتان میکند همه کانال ها را ساکت کنید
- خبر پخش زنده سخنرانی کاندیداها از «اینستاگرام» در کانالها پخش میشود و اینبار در کنار تجمع مردم پای «ال ای دی»های میدانها (اگر تعطیل نشود) به یکباره وسط شهر، جمعی را سر در گریبان میبینید گوش چسبانده به موبایل
- شهروند خبرنگارها لحظهای از هر رفتار و رویدادی بداخلاق یا خوش اخلاق، محتوا پست میکنند. این تا «پادکست» حرفهای درگوشی هم قابل تعمیم است
- لحظهای را در مترو تصور کنید که سرها به یکباره پایین میرود و شما دست و پا پیچیده در تلاشید که موبایل را از جیب در آورید، حریمهای خصوصی هم باز تعریف میشود و این میان مسافر کناری شاید «جک» هدفونش را دربیاورد و موبایل را پیش چشم شما بگیرد که عقب نمانید؛ اشتراکگذاری همه مزه اطلاعات است، شده حتی فیزیکی.
این موج، تجربه مشتری دیگری پدید خواهد آورد و به جرأت می توان گفت پردهای دیگر از «لایف استایل» آنلاین برای ما مردم ایرانی کنار خواهد رفت.
برنده کسی است که خرداد به بعد برای این تجربه جدید آمادهتر باشد؛ صاحب کسب و کار باشد یا فعال اجتماعی یا رسانه، حتی رسانه ملی. تجربه صنف ما می گوید در حوزه ارتباطات دیجیتال، تجربه مشتری از تصورات کارشناسی ما جلوتر بوده است. پس اگر حیاتتان به ارتباط با مخاطب وابسته است از همین حالا برای بازی در پرده بعد از اردیبهشت ۹۶ آماده باشید.
مهدی حاج طالبی، فعال حوزهی بازاریابی