در تولید یک آگهی رابطه با مشتری همانقدر مهم است که خلاقیت و توانایی فروش محصول یا خدمات به مخاطب اهمیت دارد.
کانون توجه اصلی شما کمک به مشتری است تا به اهدافش دست یابد٬ اما ایجاد اعتمادی که او را برای سپردن تولید سایر آگهیهایش در آینده به شما متقاعد کند هم جایگاه خود را دارد. فرقی نمیکند که بار اول است با این مشتری کار می کنید یا سالهاست به او خدمات ارایه میدهید. این سه نکته به شما کمک میکند تا رابطه بهتری با مشتری داشته باشید.
گوش کنید و سوال بپرسید
در تولید آگهی یک اصل وجود دارد و آن هم اینکه همهی مالکان کسب و کار و مدیران عاشق حرف زدن دربارهی حرفهشان هستند. اولین دیدار شما با آنها باید برای جمع کردن اطلاعات باشد. ببینید که کسب و کارشان دقیقا چه چیزی است و چگونه آن را انجام میدهند. بعضی چیزها مستقیما به آگهی ارتباطی ندارند اما جزییات کوچک میتوانند به شما در درک ذهنیات صاحب آگهی کمک کنند. از آنها بپرسید که انتظار دارند که از آگهی چه چیزی نصیبشان شود. سوالاتی بپرسید که امکان دارد پرسش یک مشتری بالقوه از آن کسب و کار نیز باشد. کنجکاو باشید و به همهی چیزهایی که مشتری میگوید گوش دهید تا او متقاعد شود که شما خود را بخشی از تیم وی میدانید و در موفقیتاش سهیم هستید.
بررسی دقیق شخصیت مشتری
درست است که کانون اصلی توجه شما یاری رساندن به مشتری برای رسیدن به اهدافش است اما باید مطمئن شوید چیزهایی که او خارج از پروسهی تولید میخواهد نیز مهیا شود. اینجا باید در نقش یک تهیهکننده ظاهر شوید. اغلب این به معنای انعطاف پذیری شما نسبت به خویشن (ego) مشتری است. درخواهید یافت که بسیاری کسب و کارها بیشتر از اینکه برای رشد خود تبلیغ کنند٬ در واقع میخواهند پیامی را برای رقبای خود بفرستند یا در منطقه شهرتی برای خود دست و پا کنند. شاید اینطور چیزها را را رک و راست به رویتان نیاورند٬ اما در نظر داشته باشید که بعید نیست ابعاد نهانی هم در این قضیه وجود داشته باشد. زمانی که آنها را بهتر بشناسید قادر خواهید بود تا تصمیم بگیرید هنوز فضایی برای به چالش کشیدنشان وجود دارد یا دیگر باید سکوت اختیار کرد. برخی از مشتریان نسبت به ایدههای شما و انتقاداتتان بسیار گشادهرو خواهند بود و برخی دیگر از شما خواهند خواست تا بدون سوال کاری را که میخواهند برایشان انجام دهید.
با اطمینان کار کنید
برای آنکه بهترین آگهی ممکن را به مشتریها ارایه دهید٬ باید اعتمادشان را بهدست آورید. هنگامی که قرار است مثلا درمورد مدت زمان نمایش یک نوشته یا عصر گرافیکی روی تصاویر تصمیم بگیرید٬ بهتر است که آنها به نظر شما اطمینان کنند تا اینکه با همسایه و رانندهشان مشورت کنند. مشتریهای جدید باید بدانند که شما باسابقه و متخصص هستید. لازم نیست چاخان کنید و یا با خودپسندی از خودتان سخن بگویید. معمولا صحبت کردن در مورد تجارب مشابه و نتایج حاصل از آنها – خصوصا زمانی که به کسب و کار مشتری مربوط هستند – تجربهی شما را اثبات خواهد کرد. به علاوه سعی کنید همیشه با بهرهگرفتن از تکنولوژی تحسین آنها را برانگیزید. وقتی به سر صحنه فیلمبرداری یا استودیوی تدوین میآیند تمام لوازم را روشن کنید. حتا همیشه تایملاین یک پروژهی تکمیل شده را روی مانیتور باز نگه دارید تا نشان دهید که تجربه و تبحر کافی را در زمینهی کارتان بیش از هر کس دیگری دارید.
با اجرای این سه نکتهی بسیار ساده٬ شما میتوانید اعتماد مشتری را به دست آورید و آن را ارتقا بخشید. با این کارها خیالشان را از خروجی کار آسوده خواهید کرد. اگر خوششانس باشید مشتری با کارهای بیشتری نزد شما بازخواهد گشت. آنوقت شما میتوانید رابطهتان را با مشتری گسترش دهید. تواناییتان در ارایه تبلیغات موثر به او ارتقا مییابد و سپس آنها قلمروشان را معتمدانه به شما واگذار خواهند کرد تا جادوی خود را اعمال کنید.
این متن ترجمهای است از Mike Wilhelm is an Associate Editor at Videomaker.
- بازنشر این مطلب با ذکر منبع آزاد است.